- نویسنده: قیصر امین پور
- راوی:مریم طالبی
با اجرای بسیار زیبای مریم طالبی
زمان کل: ۵۸ دقیقه
با اجرای بسیار زیبای مریم طالبی
زمان کل: ۵۸ دقیقه
روزی یک مرد ثروتمند, پسر کوچکش را به ده برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می کنند چقدر فقیر هستند.آنها یک روز و یک شب را در خانه محقر یک روستایی به سر بردند.
رابطه دما با زمستان گذرانی کندوی زنبور عسل
در مناطق گرم و معتدل, یک کندوی معمولی و با شرایط خوب توده, زنبوران داخل آن را به خوبی محافظت می کنند. در نواحی سردسیر برای حفاظت کلنی ها پیش بینی های بیشتری لازم است. در رابطه با تقلیل تلفات زمستانه کلنی های زنبور عسل که زمانی تصور می شد عمدتا به علت سرما باشد, تحقیقات دامنه داری انجام گرفته است. امروزه می دانیم که در زنده ماندن کلنی در زمستان, عوامل متعددی دخالت دارند. در بعضی نواحی قرار دادن کندوها در جاهایی که از بادهای سرد زمستان در امان باشند ولی آفتاب به آنها بتابد کافی است.
سال ها کندوها را در زیر زمین ها و انبارها نگهداری می کردند ولی تلفات خیلی بیشتر از آن بود که کندوهایی را در محیط آزاد قرار می دادند. باید توجه داشت که در بعضی مواقع این عمل مفید نیز واقع می شود. امروزه روشن شده است که یک بیماری انگلی نیز در زمستان بر شدت تلفات می افزاید. داروهایی وجود دارد که با خوراندن آنها به زنبوران تلفات زمستانه کم می شود.
بسیاری از زنبورداران عقیده دارند که اگر در کندو, عسل کافی وجود داشته باشد, قرار دادن کلنی در محیط باز اشکالی ندارد. ولی عده ای عقیده دارند که با زیاد شدن قیمت عسل باید این طریقه ی زمستان گذرانی کلنی ها دوباره ارزیابی شود.
کندوهای چند طبقه و بدون پوشش زمستانهسال ها رسم براین بود که کلنی های زمستان گذران در محیط خارج را با مواد مختلف بپیچند. بعضی پیش تر رفته در کندوها گرمکن های الکتریکی نصب می کردند. این اعمال براساس این تئوری انجام می گرفت که جلوگیری از تلفات حرارت موجب کم شدن مصرف عسل می گردد. اندازه گیری های دقیق در نقاط مختلف داخل و اطراف خوشه نشان داد که این فکر کاملا هم صحیح به نظر نمی رسد. درجه حرارت داخل خوشه حتی اگر حرارت محیط به شدت تغییر کند ثابت می ماند. حرارت فضای خالی داخل کندو از حرارت محیط خارج تبعیت می کند.
زنبور عسل در حرارت ۱۴ درجه سانتی گراد شروع به ساختن خوشه می کند. هرچه درجه حرارت کمتر می شود خوشه فشرده تر می گردد. درجه حرارت قشر سطحی خوشه بدون توجه به حرارت اطراف آن بین ۶ تا ۸ درجه ثابت می ماند. وقتی حرارت محیط خارج به ۷ درجه سانتی گراد افزایش می یابد خوشه شروع به بازشدن می کند.
برای جلوگیری از تلفات حرارت از طریق تشعشع در قشر سطحی خوشه کارگران از طریق متابولیسم عسل حرارت کافی تولید می کند. این نتایج بنیادی نشان می دهد که چرا کلنی های پرجمعیت بهتر می توانتد در حرارت پایین زنده بمانند. به طور نسبی یک کلنی کوچک از کلنی بزرگ مقدار بیشتری حرارت از دست می دهد برای اینکه سطح خارجی خوشه نسبت به حجم آن در کلنی های کوچک بیشتر است.
این موضوع همچنین ثابت می کند که چرا پیچیدن زیاد کلنی آن طور که انتظار می رفت تاثیر زیادی در کم کردن مصرف عسل ندارد و ممکن است برای کلنی کشنده هم باشد. این عمل در عین اینکه ممکن است از کم شدن سریع حرارت داخل کندو جلوگیری کند مانع گرم شدن آن در آخر زمستان نیز می گردد که در بقای کلنی مفید است. در روزهای گرم و آفتابی زمستان خوشه کلنی کمی از هم باز می شود تا حدی که عده ای برای دفع فضولات خود از کندو خارج می گردند یا اینکه به محل دیگری که عسل فراوان باشد نقل مکان می کنند.
به خوبی معلوم شده است که حرارت خیلی پایین روی کلنی های قوی و خوب آماده شده نمی تواند تاثیر چندانی داشته باشد. کندوهایی که در فریزر و در حرارت ۴۵- درجه در چندین ماه نگهداری شده بودند به علت در اختیار داشتن عسل کافی زنده مانده بودند. کلنی هایی که در پناه از باد استقرار یافته بودند در حالی که قسمتی از دیواره های کندو برداشته شده بود مدتی زنده مانند.
سرمای طولانی ممکن است روی خوشه های کوچک ایجاد مشکل نماید. این خوشه ها حرارت زیادتری نسبت به کلنی های قوی از دست می دهد در حالی که عسل کمتری می توانند مصرف نمایند و اگر نتوانند به محل جدیدی از عسل خود را برسانند از گرسنگی می میرند. گفته قدیمی که زنبور عسل قبل از اینکه از سرما یخ بزند از گرسنگی خواهد مرد, صحیح به نظر می رسد.
با تشکر از وب عسل گلبرگ
در چنین صورتی عمل مقاربت می تواند برای زن دردناک باشد و تجربه بد از رابطه جنسی در ذهن او باقی بماند. کامروا نشدن از همبستری : اکثر مردان متاهل ، باور ندارند که از آیین همبستری اطلاعات ناقصی دارند. بر اساس اظهارات بانوان معلوم شده که سبب سرد مزاجی نیمی از آنان همین عامل کامروا نشدن از همبستری است . آنها به موجب نا آشنایی همسرانشان با اصول زن داری و برقراری روابط جنسی ، چـه بسا هیچ مفهومی از این روابط در ذهن نداشته باشند، بلکه آن را عملی حیوانی ، غیر بهداشتی و مشمئز کننده بدانند که جز اتلاف وقت ثمری ندارد.
خیلی از مواقع اشـکال اصلی به طرف مقابل آنها یعنی به مرد مربوط می شود که باید وظایف خود را درست اجرا کند گاهی اوقات مرد با آنکه با شیوه های روابط جنسی آشناست بر اثر فشار شهوت یا خودخواهی ، همسر خـود را در کـامـروا شـدن یـاری نـمـی کـند و پیش از ارضای او دست از عمل زناشویی می کشد. سردی جنسی خصیصه ای نیست که با انسان زاییده شود و تا دم مرگ باقی و برقرار بماند. فردی کـه احساسات جنسی ندارد ممکن است فقط به این علت باشد که تاکنون با نوع تحریکی که در او عکس العمل به وجود می آورد، مواجه نشده است .
اگـر قدرت جنسی مرد ناکافی یا میل جنسی او کم باشد، اگر انزال زود یا بسرعت واقع شود و مـرد خـود را عـقب بکشد، آن وقت است که در زن تنفر و اکراهی در مقابل روابط جنسی به وجود می آید. یعنی یا تحریک نشده و یا محرومیتهای متوالی بتدریج سبب از بین رفتن احساس لذت و از بـیـن رفـتـن میل جنسی او می شود. در هرحال اگر به طور متوالی او را محروم نگاه دارند پس از مدتی به هیچ وجه لذت نخواهد برد . شاید همسر مردی بسیار مهربان و زن و فرزند دوست و صمیمی و صـبـور باشد. ولی از نظر عمل زناشویی هیچ توجهی به رضایت زن نداشته باشد و لذت جنسی همسر را نادیده بگیرد.
علل روانی و عاطفی که می توانند در سردمزاجی نقش داشته باشند:
ترس از حاملگی
ترس از آسیب رسیدن به جنین در صورت حامله بودن
دردناک بودن رابطه جنسی به دلیل فقدان برانگیختگی جنسی و لغزندگی مجرای تناسلی در اثر کمی ترشحات. این حالت در اثر عوامل مختلف مثل تحریک جنسی ناکافی، بیزاری از مرد، خستگی، یا اضطراب ایجاد میشود.
نداشتن تجربه یا اطلاعات جنسی سابقه آسیب جسمی یا ضربه روحی ناشی از روابط جنسی
نداشتن موقتی اشتیاق به رابطه جنسی
تظاهرات کلینیکی:
اختلال اولیه:که در آن هیچ گاه ارگاسم انجام نشده است
اختلال ثانویه:در شرایط خاصی ارگاسم انجام می شود.(وضعیتی)
نوع اکتسابی:تجربه اولیه حداقل برای یکبار وجود دارد.
عوامل ایجاد آن:
عوامل شخصیتی، عوامل وابسته به فیزیولوژی، عوامل فرهنگی، جامعه شناسی و روانشناسی در ارگاسم خانمها تأثیر دارند.
عوامل روانی مثل ترس از حاملگی، افسردگی پس از زایمان، طرد شدن از جانب شریک جنسی، ضربه روحی تازه، ترس از آسیب های واژن، احساس خصومت نسبت به مردها، احساس گناه، از دست دادن کنترل یا رفتار پرخاشگرانه، انتظارات فرهنگی و محدودیت های مربوط به جامعه در اختلالات ارگاسم زنان مؤثرند. مشخص شده است که مصرف داروهای ضدافسردگی(مثل ایمی پرامین)،MAOI و مثل بعضی از فنوتیازین ها)، ضد اضطرابها(مثل بعضی از بنزودیازپین ها) و داروهای ضد فشارخون(مثل متیل دوپا) باعث عدم انجام ارگاسم در زنان می شوند. آسیب دیسک بین مهره های کمری و ستون فقرات نیز روی ارگاسم زنان تأثیر دارند. ت
فکر اشتباه: بعضی از زنان فکر می کنند که زن باید همیشه خود دار باشد ، و هـیـچ گـاه خود در مسائل زناشویی اقدام به کاری نکند.و هرگاه که همسرش به طرف او آمد رابطه را جنسی را انجام دهد و در هنگام رابطه نیز منفعل باشد و نظاره گر .بـرخـی از زنان از ترس آنکه از طرف شوهر به شهوترانی متهم شوند از اظهار علاقه به روابط جنسی امتناع می ورزند و ترجیح می دهند برای همیشه هم خود و هم طرف خویش را از این لذت محروم سـازنـد.زنان باید باور کنند که آنها نیز حق لذت بردن از یک رابطه جنسی سالم با همسر خود را دارند.و باید در این فرآیند مشارکت داشته باشند. و حتی در هنگامی که احساس نیاز می کنند خود شروع کننده باشند .
در روابـط جـنـسی ، زن نباید به هیچ وجه نقش مفعول [عنصر خونسرد و بی میل ] رابازی کند. هـمـان طـوری که فعالیت مرد در تحریک زن سبب می شود که عکس العمل تحریکی خودش هم افـزوده گـردد بـه هـمـان طریق علاقه و فعالیت زن هم سبب می شود که علاقه و میل شهوانی خودش زیادتر شده ، برای انجام روابط زناشویی آماده گردد. البته نباید از زن انتظار داشت که پیوسته در ابراز علاقه جنسی آغازگر باشد. این که زن باید به آمیزش با شوهر علاقه مند باشد بدین معنی است که او پـس از رویکرد مرد به وی از تحریک شدن خویش نهراسد و خود را به رغبت در اختیار وی قرار دهد.
کمرویی و حیا کـمـرویـی و حـیـا عـامـل دیگر بی توجهی بانوان به مسائل جنسی است . این عامل در آغاز ممکن اسـت پـدیـده ای طـبیعی و زودگذر باشد ولی هرگاه همراه با عواملی دیگر، در اخلاق زن باقی بماند، برای وی نوعی منش ثانوی ایجاد می کند که او را از همبستری با وجود میل باطنی گریزان می سازد. در این حال ، ممکن است او از اخلاق خود رنج ببرد ولی نه به علت آن آگاه است و نـه شـیوه درمانش را می داند. تا آنجا که رفته رفته زندگی سرد و نا شاد را بر دلبری و دلگرمی تـرجیح می دهد و در این راه چندان پیش می رود که گاهی می پندارد نمی تواند رفتاری غیراز این داشته باشد.
اگـر دخـتـری بـا ایـن فکر و عقیده پرورش یابد که ارتباط جنسی ، عملی حیوانی و باعث پستی مـنـزلـت انـسان و رفتاری غیر اخلاقی است و یا به طور دایم به خاطر بیان احساسات و عواطفش مـلامت ونکوهش شود این خیال باطل در ذهن او نقش می بندد که مسائل جنسی اصولا مبتذل و پوچ است . مسلما این تخیلات پس از ازدواج نیز بسهولت از بین نخواهد رفت .
تجربه بد در گذشته: گروهی از زنان در گذشته تجربه بسیار بدی از ایجاد رابطه داشته اند که می تواند این مسئله به دست درازی لاس زدن خشونت تجاوز و یا رفتاری از طرف یک فرد باشد که با رضایت ایشان نبوده است این مسئله نیز می تواند در زندگی زناشویی فرد در آینده با عث سرد مزاجی زن شود.
نامناسب بودن شرایط و تاثیر عوامل محیطی : معمولا در برقراری روابط زناشویی ، مردان در پیگیری خواسته خود بیشتر پافشاری دارند تا زنان . بعلاوه وجود حیا در بانوان همیشه مانع از آن است که آغازگر این تمنا باشند. آنها بمراتب بیشتر از مـردان بـه فراهم بودن موقعیت و زمینه ها می اندیشند و ترس از اموری دارند که مردان بندرت بدانها فکرمی کنند. اگـر زمانی در زن تمایلی به برقراری رابطه زناشویی وجود داشته باشد، و زمینه ها فراهم نباشد، این میل دوام نمی یابد. گـاهـی هـم ایـن بـی میلی به سبب فراهم نبودن زمینه ها نیست بلکه به خاطر در نظر گرفتن عـواقب بعدی است . برای مثال هرگاه دسترسی به آب برای انجام نظافت و طهارت ممکن نباشد پیش ازمرد، زن است که از انجام آمیزش خودداری می کند و بدان اشتیاقی نشان نمی دهد.
گـاهـی وجـود صـاحـبخانه یا میهمان و افراد دیگر مشکلاتی فراهم می آورد که برای مرد نادیده انـگـاشـتـن آنـهـا امـری طـبـیـعـی است در حالی که تصور وجود آنان ، برای بانوان ملال انگیز و دلسردکننده است . مـوقـعـیـتهایی چون سفر، ایام بیماری ، ضعف جسمی ، خستگی و عواملی از این قبیل برای بانوان جدا حایز اهمیت است ، در حالی که برای مردان چنین نیست .
تاثیر دلهره و اضطراب بر میل جنسی : وجـود دلـهـره (به هر دلیل که باشد) میل جنسی را در زنان بشدت کاهش می دهد و چه بسا این عـامـل درمـردان مانعی برای کاهش میل جنسی نباشد. در نظر آورید که در خانه ای حمام یا آب گـرم وجـودنداشته و انجام نظافت و طهارت به خبر کردن صاحبخانه نیازمند باشد. در این حال تـمـایـل بـه برقراری آمیزش چندان وجود ندارد. بعکس هرگاه در اتاق استراحت ، حمام کوچکی وجـود داشـته باشد که بتوان نظافت کرد، طبیعتا اشتیاق به آمیزش (حتی اگر میل قبلی نباشد) ممکن است به وجود آید.
همچنین ترس از بارداری و محیط نامناسب و .. برای زن نا امنی و دلهره به همراه می آورد . نقش تغذیه در رابطه جنسی : تغذیه ناکافی از عواملی است که در تحلیل بردن قوای جنسی نقشی بسیار مؤثردارد. گاهی انسان به چیزی بی میل نیست ولی برای رو کردن بدان و بهره مند شدن از آن در خود توانی نمی بیند. این در حالی است که اشتیاق به همبستری بدون تغذیه صحیح ( کافی ) میسر نـیست . اگر تغذیه زن مناسب نباشد انتظار کشش جنسی بیهوده است .