دهه فجر ، سرآغاز طلوع اسلام، خاستگاه ارزشهای اسلامی، مقطع رهایی ملت ایران و بخشی از تاریخ ماست که گذشته را از آینده جدا ساخته است. در دهه فجر اسلام تولدی دوباره یافت و این دهه در تاریخ ایران نقطه ای تعیین کننده و بی مانند بشمارمیرود. تا قبل از انقلاب اسلامی، در ایران نظام اسلامی وجودنداشت و رابطه پادشاهان با مردم رابطه ی «غالب و مغلوب» و« سلطان و رعیت » بود وپادشاهان احساس میکردند که فاتحینی هستند که بر مردم غلبه یافته اند و حضرت امام رضوان الله تعالی علیه این سلسله معیوب را قطع کردند و نقطه ی عطفی در تاریخ ایران بوجودآوردند و شمشیر اسلام مردم را علیه دشمنان اسلام، مردم و استعمارگران به کار گرفتند. دهه انقلاب از رشحات اسلام است و آئینه ای است که خورشید اسلام در او درخشید.
نزدیک به یک قرن دو باشگاه ریشه دار و کلاسیک لیورپول و چلسى با توجه به موقعیت جغرافیایى (287 کیلومتر فاصله هوایى بین دو شهر لیورپول و لندن) و بیلان موفقیت هاى بسیار متفاوت نسبت به یکدیگر، رقابتى عادى با یکدیگر داشته اند، اما از تابستان 2004 که ژوزه مورینیو عهده دار هدایت چلسى شده، دیدارهاى این دو تیم با یکدیگر به چیزى بسیار فراتر از رویارویى دو تیم حرفه اى فوتبال تبدیل شده است.
سه شنبه هفته گذشته بازى رفت دو تیم از رقابت هاى جام اتحادیه باشگاه هاى انگیس با نتیجه تساوى 1:1 در استادیوم آنفیلد به پایان رسید و این دیدار در حقیقت سى و هفتمین رویارویى دو تیم در ده سال اخیر بوده است. در واقع نتایج دراماتیک دیدارها بین دو تیم چلسى و لیورپول در سال هاى اخیر این رویارویى معمولى در فوتبال انگلیس را به دربى جنجال برانگیز و حساسى تبدیل نموده که در بیشتر مواقع تنها نتیجه دیدار مهم نیست و اهمیت آن به مسئله اى بسیار فراتر از نتیجه دیدار و بازى فوتبال تبدیل شده است.
در حال حاضر این دو باشگاه بر سر قهرمانى در رقابت هاى لیگ جزیره با هم رقابتى ندارند و لیورپول با هفده امتیاز کمتر نسبت به چلسى صدرنشین در رده هشتم جدول رده بندى قرار گرفته است و رقابت آنها در این هفته بر سر رسیدن به فینال رقابت هاى جام اتحادیه باشگاه هاى انگیس مى باشد. با این وجود از رقابت و حساسیت این دیدار هرگز کاسته نشده است. هواداران چلسى در بازى رفت با هم خوانى و سر دادن شعارى به نوعى استیون جرارد، اسطوره لیورپول را به تسمخر گرفتند که با لغزش خود در آپریل سال 2014 سبب شد چلسى بتواند در آنفیلد، لیورپول را با نتیجه 2:0 شکست دهد و رویاى بیست و چهار ساله قهرمانى قرمزها در لیگ جزیره نابود سازد.
ژوزه مورینیو اما پیش از دیدار برگشت از هواداران چلسى خواسته است که هرگز چنین شعارى را بار دیگر در استادیوم نخوانند:"من هرگز چنین شعارى را دوست ندارم، جرارد به عنوان یک اسطوره و بازیکنى تاریخى شایسته احترام است." استیون جرارد ملى پوش سابق تیم ملى انگلیس در سال هاى گذشته همواره مورد توجه و علاقه شدید باشگاه چلسى قرار داشته و مورینیو در دوران اول حضور خود در لندن همواره مایل به جذب وى بوده است، مورینیو در این رابطه اذعان نموده:"من همواره در رویاى داشتن مثلثى جادویى در میانه زمین متشکل از فرانک لمپارد، کلود ماکله له و استیون جرارد بوده ام."
درخواست چلسى براى جذب استیون جرارد در سال هاى گذشته تنها موضوع جنجالى در رابطه بین این دو تیم نبوده است، بلکه شدیدترین جنجال زمانى حادث شد که دو تیم در مرحله نیمه نهایى از لیگ قهرمانان اروپا در سال 2005 به مصاف یکدیگر رفتند و مشخص نشد که ضربه ارسالى مهاجمین چلسى از خط دروازه لیورپول عبور کرده یا خیر. بعد از پیروزى لیورپول در دو بازى رفت و برگشت، رافائل بنیتز سرمربى وقت لیورپول نیز به صورت غیر مستقیم به باشگاه چلسى بعد از حذف این تیم کنایه وارد نمود و از آبى هاى لندنى به عنوان "باشگاه بدون تاریخ الیگارش هاى روسى" نام برد. البته هنگامى که این سرمربى اسپانیایى در سال 2012 به سمت سرمربى چلسى برگزیده شد، دیگر چنین تفسیرى از شرایط باشگاه چلسى نداشت.
بعد از حذف چلسى، لیورپول در آن سال به فینال استانبول راه یافت و در دیدارى عجیب و فراموش نشدنى موفق به شکست میلان و فتح لیگ قهرمانان اروپا شد، در حالى که ژوزه مورینیو هرگز نتوانست حذف از لیگ قهرمانان توسط لیورپول را بپذیرد. رافائل بنیتز در آن زمان در خصوص رابطه خصمانه اش با ژوزه مورینیو گفت:"ما با هم دوست بودیم البته تا زمانى که لیورپول بردهاى خود مقابل چلسى را شروع نمود."
در سال 2011 رومان آبراموویچ مالک چلسى، فرناندو تورس مهاجم برجسته اسپانیایى باشگاه لیورپول را به مبلغ 70 میلیون یورو جذب نمودو به نوعى کنار رفتن لیورپول از جمع بزرگان فوتبال اروپا را پایه گذارى نمود. از نظر برندان راجرز سرمربى حال حاضر لیورپول که زمانى در کادر مربى گرى باشگاه چلسى زیر نظر ژوزه مورینیو فعالیت نموده است، رابطه بین دو باشگاه اما کاملا معمولى و آرام است، با وجود اینکه قرمزها و آبى ها هرگز رابطه اى دوستانه و بى حاشیه با یکدیگر حداقل در سال هاى اخیر نداشته اند.
رویارویى این دو تیم بسیار فراتر از رقابتى ورزشى است و براى هوادارن لیورپول که به موفقیت هاى فراوان باشگاه خود در سال هاى گذشته همچنان مى بالند و تراژدى فاجعه استادیوم هیلزبرو در سال 1989 به هویت اصلى آنها تبدیل شده، چلسى تنها باشگاهى ثروتمند و تازه به دوران رسیده است. لندنى ها اما حتى پیش از خرید چلسى توسط آبراموویچ، هواداران لیورپول را به تمسخر مى گرفتند و این روزها در در جواب شعار “You’ll never walk alone” هواداران لیورپول که در مدح و تمجید از کاپیتان استیون جرارد در استادیوم خوانده مى شود، شعار “You’ll never get a job” را سر مى دهند که به نوعى طعنه اى به هوادارن لیورپولى براى ناکامى تیم آنها در سال هاى اخیر است.
ژوزه مورینیو و برندان راجرز هر دو در بیست و ششم ژانویه متولد شده اند، اما بى تردید جشن تولدى بزرگ در انتظار این دو سرمربى یک روز بعد از آن و زمانى که دو تیم لیورپول و چلسى در بازى برگشت از رقابت هاى جام اتحادیه باشگاه هاى انگیس به مصاف هم مى روند، نخواهد بود.
به قلم فولکمار هونیگ اشتاین از وب سایت اشپرت آینس
منبع طرفداری
امیدوارم بازی امروز رو با گلای زیاد ببریم چون لیورپولی ها خیلی دارن شاخ میشن ..با اون خریداشون و بازیاشون..اخه چی دارن که خودشونو با ما مقایسه می کنن؟
در چنین صورتی عمل مقاربت می تواند برای زن دردناک باشد و تجربه بد از رابطه جنسی در ذهن او باقی بماند. کامروا نشدن از همبستری : اکثر مردان متاهل ، باور ندارند که از آیین همبستری اطلاعات ناقصی دارند. بر اساس اظهارات بانوان معلوم شده که سبب سرد مزاجی نیمی از آنان همین عامل کامروا نشدن از همبستری است . آنها به موجب نا آشنایی همسرانشان با اصول زن داری و برقراری روابط جنسی ، چـه بسا هیچ مفهومی از این روابط در ذهن نداشته باشند، بلکه آن را عملی حیوانی ، غیر بهداشتی و مشمئز کننده بدانند که جز اتلاف وقت ثمری ندارد.
خیلی از مواقع اشـکال اصلی به طرف مقابل آنها یعنی به مرد مربوط می شود که باید وظایف خود را درست اجرا کند گاهی اوقات مرد با آنکه با شیوه های روابط جنسی آشناست بر اثر فشار شهوت یا خودخواهی ، همسر خـود را در کـامـروا شـدن یـاری نـمـی کـند و پیش از ارضای او دست از عمل زناشویی می کشد. سردی جنسی خصیصه ای نیست که با انسان زاییده شود و تا دم مرگ باقی و برقرار بماند. فردی کـه احساسات جنسی ندارد ممکن است فقط به این علت باشد که تاکنون با نوع تحریکی که در او عکس العمل به وجود می آورد، مواجه نشده است .
اگـر قدرت جنسی مرد ناکافی یا میل جنسی او کم باشد، اگر انزال زود یا بسرعت واقع شود و مـرد خـود را عـقب بکشد، آن وقت است که در زن تنفر و اکراهی در مقابل روابط جنسی به وجود می آید. یعنی یا تحریک نشده و یا محرومیتهای متوالی بتدریج سبب از بین رفتن احساس لذت و از بـیـن رفـتـن میل جنسی او می شود. در هرحال اگر به طور متوالی او را محروم نگاه دارند پس از مدتی به هیچ وجه لذت نخواهد برد . شاید همسر مردی بسیار مهربان و زن و فرزند دوست و صمیمی و صـبـور باشد. ولی از نظر عمل زناشویی هیچ توجهی به رضایت زن نداشته باشد و لذت جنسی همسر را نادیده بگیرد.
علل روانی و عاطفی که می توانند در سردمزاجی نقش داشته باشند:
ترس از حاملگی
ترس از آسیب رسیدن به جنین در صورت حامله بودن
دردناک بودن رابطه جنسی به دلیل فقدان برانگیختگی جنسی و لغزندگی مجرای تناسلی در اثر کمی ترشحات. این حالت در اثر عوامل مختلف مثل تحریک جنسی ناکافی، بیزاری از مرد، خستگی، یا اضطراب ایجاد میشود.
نداشتن تجربه یا اطلاعات جنسی سابقه آسیب جسمی یا ضربه روحی ناشی از روابط جنسی
نداشتن موقتی اشتیاق به رابطه جنسی
تظاهرات کلینیکی:
اختلال اولیه:که در آن هیچ گاه ارگاسم انجام نشده است
اختلال ثانویه:در شرایط خاصی ارگاسم انجام می شود.(وضعیتی)
نوع اکتسابی:تجربه اولیه حداقل برای یکبار وجود دارد.
عوامل ایجاد آن:
عوامل شخصیتی، عوامل وابسته به فیزیولوژی، عوامل فرهنگی، جامعه شناسی و روانشناسی در ارگاسم خانمها تأثیر دارند.
عوامل روانی مثل ترس از حاملگی، افسردگی پس از زایمان، طرد شدن از جانب شریک جنسی، ضربه روحی تازه، ترس از آسیب های واژن، احساس خصومت نسبت به مردها، احساس گناه، از دست دادن کنترل یا رفتار پرخاشگرانه، انتظارات فرهنگی و محدودیت های مربوط به جامعه در اختلالات ارگاسم زنان مؤثرند. مشخص شده است که مصرف داروهای ضدافسردگی(مثل ایمی پرامین)،MAOI و مثل بعضی از فنوتیازین ها)، ضد اضطرابها(مثل بعضی از بنزودیازپین ها) و داروهای ضد فشارخون(مثل متیل دوپا) باعث عدم انجام ارگاسم در زنان می شوند. آسیب دیسک بین مهره های کمری و ستون فقرات نیز روی ارگاسم زنان تأثیر دارند. ت
فکر اشتباه: بعضی از زنان فکر می کنند که زن باید همیشه خود دار باشد ، و هـیـچ گـاه خود در مسائل زناشویی اقدام به کاری نکند.و هرگاه که همسرش به طرف او آمد رابطه را جنسی را انجام دهد و در هنگام رابطه نیز منفعل باشد و نظاره گر .بـرخـی از زنان از ترس آنکه از طرف شوهر به شهوترانی متهم شوند از اظهار علاقه به روابط جنسی امتناع می ورزند و ترجیح می دهند برای همیشه هم خود و هم طرف خویش را از این لذت محروم سـازنـد.زنان باید باور کنند که آنها نیز حق لذت بردن از یک رابطه جنسی سالم با همسر خود را دارند.و باید در این فرآیند مشارکت داشته باشند. و حتی در هنگامی که احساس نیاز می کنند خود شروع کننده باشند .
در روابـط جـنـسی ، زن نباید به هیچ وجه نقش مفعول [عنصر خونسرد و بی میل ] رابازی کند. هـمـان طـوری که فعالیت مرد در تحریک زن سبب می شود که عکس العمل تحریکی خودش هم افـزوده گـردد بـه هـمـان طریق علاقه و فعالیت زن هم سبب می شود که علاقه و میل شهوانی خودش زیادتر شده ، برای انجام روابط زناشویی آماده گردد. البته نباید از زن انتظار داشت که پیوسته در ابراز علاقه جنسی آغازگر باشد. این که زن باید به آمیزش با شوهر علاقه مند باشد بدین معنی است که او پـس از رویکرد مرد به وی از تحریک شدن خویش نهراسد و خود را به رغبت در اختیار وی قرار دهد.
کمرویی و حیا کـمـرویـی و حـیـا عـامـل دیگر بی توجهی بانوان به مسائل جنسی است . این عامل در آغاز ممکن اسـت پـدیـده ای طـبیعی و زودگذر باشد ولی هرگاه همراه با عواملی دیگر، در اخلاق زن باقی بماند، برای وی نوعی منش ثانوی ایجاد می کند که او را از همبستری با وجود میل باطنی گریزان می سازد. در این حال ، ممکن است او از اخلاق خود رنج ببرد ولی نه به علت آن آگاه است و نـه شـیوه درمانش را می داند. تا آنجا که رفته رفته زندگی سرد و نا شاد را بر دلبری و دلگرمی تـرجیح می دهد و در این راه چندان پیش می رود که گاهی می پندارد نمی تواند رفتاری غیراز این داشته باشد.
اگـر دخـتـری بـا ایـن فکر و عقیده پرورش یابد که ارتباط جنسی ، عملی حیوانی و باعث پستی مـنـزلـت انـسان و رفتاری غیر اخلاقی است و یا به طور دایم به خاطر بیان احساسات و عواطفش مـلامت ونکوهش شود این خیال باطل در ذهن او نقش می بندد که مسائل جنسی اصولا مبتذل و پوچ است . مسلما این تخیلات پس از ازدواج نیز بسهولت از بین نخواهد رفت .
تجربه بد در گذشته: گروهی از زنان در گذشته تجربه بسیار بدی از ایجاد رابطه داشته اند که می تواند این مسئله به دست درازی لاس زدن خشونت تجاوز و یا رفتاری از طرف یک فرد باشد که با رضایت ایشان نبوده است این مسئله نیز می تواند در زندگی زناشویی فرد در آینده با عث سرد مزاجی زن شود.
نامناسب بودن شرایط و تاثیر عوامل محیطی : معمولا در برقراری روابط زناشویی ، مردان در پیگیری خواسته خود بیشتر پافشاری دارند تا زنان . بعلاوه وجود حیا در بانوان همیشه مانع از آن است که آغازگر این تمنا باشند. آنها بمراتب بیشتر از مـردان بـه فراهم بودن موقعیت و زمینه ها می اندیشند و ترس از اموری دارند که مردان بندرت بدانها فکرمی کنند. اگـر زمانی در زن تمایلی به برقراری رابطه زناشویی وجود داشته باشد، و زمینه ها فراهم نباشد، این میل دوام نمی یابد. گـاهـی هـم ایـن بـی میلی به سبب فراهم نبودن زمینه ها نیست بلکه به خاطر در نظر گرفتن عـواقب بعدی است . برای مثال هرگاه دسترسی به آب برای انجام نظافت و طهارت ممکن نباشد پیش ازمرد، زن است که از انجام آمیزش خودداری می کند و بدان اشتیاقی نشان نمی دهد.
گـاهـی وجـود صـاحـبخانه یا میهمان و افراد دیگر مشکلاتی فراهم می آورد که برای مرد نادیده انـگـاشـتـن آنـهـا امـری طـبـیـعـی است در حالی که تصور وجود آنان ، برای بانوان ملال انگیز و دلسردکننده است . مـوقـعـیـتهایی چون سفر، ایام بیماری ، ضعف جسمی ، خستگی و عواملی از این قبیل برای بانوان جدا حایز اهمیت است ، در حالی که برای مردان چنین نیست .
تاثیر دلهره و اضطراب بر میل جنسی : وجـود دلـهـره (به هر دلیل که باشد) میل جنسی را در زنان بشدت کاهش می دهد و چه بسا این عـامـل درمـردان مانعی برای کاهش میل جنسی نباشد. در نظر آورید که در خانه ای حمام یا آب گـرم وجـودنداشته و انجام نظافت و طهارت به خبر کردن صاحبخانه نیازمند باشد. در این حال تـمـایـل بـه برقراری آمیزش چندان وجود ندارد. بعکس هرگاه در اتاق استراحت ، حمام کوچکی وجـود داشـته باشد که بتوان نظافت کرد، طبیعتا اشتیاق به آمیزش (حتی اگر میل قبلی نباشد) ممکن است به وجود آید.
همچنین ترس از بارداری و محیط نامناسب و .. برای زن نا امنی و دلهره به همراه می آورد . نقش تغذیه در رابطه جنسی : تغذیه ناکافی از عواملی است که در تحلیل بردن قوای جنسی نقشی بسیار مؤثردارد. گاهی انسان به چیزی بی میل نیست ولی برای رو کردن بدان و بهره مند شدن از آن در خود توانی نمی بیند. این در حالی است که اشتیاق به همبستری بدون تغذیه صحیح ( کافی ) میسر نـیست . اگر تغذیه زن مناسب نباشد انتظار کشش جنسی بیهوده است .
خلاصه سالها گذشت تا اینکه پسره دانشگاه قبول شد و بعد چن وقت بگوش دختره رسید که پسره عاشق یه دختر تو دانشگاه شده و باهاش رابطه داره و وقتی دختره این موضوع رو شنید دیگه ناامید شد ازاینکه پسره هم دوسش داره ولی بازم هروقت دختر اسمی از پسره میشد دلش میلرزید دختره از روی اینکه نمیدونم چی رفت با سه نفر دوس شد و این دختر محرم اصرارش دختر عمش بود دختره از روی سادگی فکر میکرد که اگه بگه با این همه ادم رابطه دارم این همه دوس پسر دارم جذاب میشه هربار پیش دختر عمش میگفت بافلانی رابطه دارم
چن وقت گذشت عصر بود دختره بون هیچ منظوری به پسرعمش اس داد و یکوچولو باهم جرو بحث کردن و تموم شد شب بود دورو بر ساعت یک دختره دید صدای پیام گوشیش در اومد رفت برداره دید شماره پسر عمشه یخورده که حرف زدن سر حرف باز شد و پسر عمه شروع کرد به گفتنه حرفاش تموم این مت که دختره فک میکرد فقط اون به پسره علاقه داره نگو پسره هم عاشق دختره بود و نمیتونسته بگه خلاصه همه چی دس شده بود عشقی که تو دل مخفی شده بود و این دوتا بهم گفتن تااینکه پسره پیش خواهرش موضوع رو میگه همون دختر عمه که محرم اصرار دختره بوده دخترعمه برمیگرده همه چیرو بدون هیچ اطلاعی میگه و همه چی رو بهم میریزه ختره همون شب برمیداره قرص میخوره و حالش بهم میخوره ولی کسی از دردش خبر نداره
و این شد عاقبت این دوتا عاشق که بعد این همه مدت تازه داشتن بهم میرسیدن
من از طرف اون دختره به دخترعمه میگم خیلی بی معرفتی
بسلامتی همه اونایی که عشقشون تو سینه مخفیه و ابدی