گلچین مطالب فارسی

گلچین مطالب فارسی، دانلود فیلم و آهنگ، اس ام اس جدید، دانلود عکس، بیوگرافی، اخبار ورزشی

گلچین مطالب فارسی

گلچین مطالب فارسی، دانلود فیلم و آهنگ، اس ام اس جدید، دانلود عکس، بیوگرافی، اخبار ورزشی

داستان زندگی شاهزاده Dobrawa بوهمیا

Dobrawa.jpg

Dobrawaهمسر میشکو اول لهستان و دختر پادشاه چک بود.تاریخ تولد او مشخص نیست. نکته ای که در زندگی او وجود دارد این است که ممکن است او قبل از ازدواج با پادشاه لهستان ازدواج دیگری کرده باشد و دارای فرزندی از همسر قبلی خود باشد.

به هر روی ازدواج او حاصل یک توافق سیاسی بین رهبران چک و لهستان بود . Dobrawaکسی بود که توانست در حکومت لائیک آن زمان لهستان نفوذ نماید و سرنوشت این حکومت را بسمت یک حکوت مسیحی سوق دهد بطوریکه همسر او یک مسیحی دو آتشه گردید.رابطه سیاسی لهستان و چک حتی پس از مرگ او ادامه داشت سه  فرزند از او به یادگار ماند و تاریخ مرگش به سال 977 میلادی بر می گردد.

مردی نابینا زیر درختی بر سر دو راهی نشسته بود.
پادشاهی نزد او آمد، از اسب پیاده شد و ادای احترام کرد و گفت: قربان، از چه راهی می توان به پایتخت رفت ؟
پس از او  وزیر پادشاه نزد مرد نابینا رسید و بدون ادای احترام گفت: آقا، راهی که به پایتخت می رود، کدام است ؟‌
سپس سربازی نزد نابینا آمد، ضربه ای به سر او زد و پرسید:‌‌ احمق،‌ راهی که به پایتخت می رود، کدام است ؟
هنگامی که همه آنها مرد نابینا را ترک کردند، او شروع به خندیدن کرد.
مرد دیگری که کنار نابینا نشسته بود، از او پرسید: به چه می خندی ؟
نابینا پاسخ داد: اولین مردی که از من سوال کرد، پادشاه بود. مرد دوم وزیر او بود و مرد سوم فقط یک نگهبان ساده بود.
مرد با تعجب از نابینا پرسید: چگونه متوجه شدی ؟ مگر تو نابینا نیستی ؟
نابینا پاسخ داد: فرق است میان آنها. پادشاه از بزرگی خود اطمینان داشت و به همین دلیل ادای احترام کرد، ولی نگهبان به قدری از حقارت خود رنج می برد که حتی مرا کتک زد.
طرز رفتار هر کس نشانه شخصیت اوست.
نه سفیدی بیانگر زیبایی است و نه سیاهی نشانه زشتی.

شرافت انسان به اخلاقش است.

مردی نابینا زیر درختی بر سر دو راهی نشسته بود.
پادشاهی نزد او آمد، از اسب پیاده شد و ادای احترام کرد و گفت: قربان، از چه راهی می توان به پایتخت رفت ؟
پس از او  وزیر پادشاه نزد مرد نابینا رسید و بدون ادای احترام گفت: آقا، راهی که به پایتخت می رود، کدام است ؟‌
سپس سربازی نزد نابینا آمد، ضربه ای به سر او زد و پرسید:‌‌ احمق،‌ راهی که به پایتخت می رود، کدام است ؟
هنگامی که همه آنها مرد نابینا را ترک کردند، او شروع به خندیدن کرد.
مرد دیگری که کنار نابینا نشسته بود، از او پرسید: به چه می خندی ؟
نابینا پاسخ داد: اولین مردی که از من سوال کرد، پادشاه بود. مرد دوم وزیر او بود و مرد سوم فقط یک نگهبان ساده بود.
مرد با تعجب از نابینا پرسید: چگونه متوجه شدی ؟ مگر تو نابینا نیستی ؟
نابینا پاسخ داد: فرق است میان آنها. پادشاه از بزرگی خود اطمینان داشت و به همین دلیل ادای احترام کرد، ولی نگهبان به قدری از حقارت خود رنج می برد که حتی مرا کتک زد.
طرز رفتار هر کس نشانه شخصیت اوست.
نه سفیدی بیانگر زیبایی است و نه سیاهی نشانه زشتی.

شرافت انسان به اخلاقش است.

فرقه‌ها و لباس جدید پادشاه



 
دو نفر شیاد به قصد کلاهبرداری به سراغ پادشاه می‌روند و به او می‌گویند خیاط‌اند و قادرند لباسی جادویی برایش بدوزند که در تمام دنیا فقط او داشته باشد. خلاصه آنقدر از محاسن و اثرات لباس برای پادشاه تعریف کردند تا او را متقاعد کنند که لباس را بدوزند. مدتها گذشت و این دو نفر پول کلانی را از پادشاه بابت دوختن لباس جادویی ‌گرفتند. پادشاه هر روز با کنجکاوی بسیار به سراغ آنها در کارگاهشان می‌رفت تا شاهد پیشرفت کار باشد. اما با کمال تعجب می‌دید که آن دو نفر فقط مشغول خورد و نوش و استراحت هستند و خبری از لباس نیست. بالاخره صبر پادشاه لبریز شد و روزی فریاد برآورد که «لباس من کجاست؟» آن دو نفر نیز در کمال زرنگی، طوری که خود پادشاه هم بیشتر تحریک شود آهسته در گوشش گفتند: «قربان مگر قبلاً به شما نگفته بودیم؟!»
پادشاه با تعجبی مضاعف گفت: «نه! چه چیزی را؟!»
گفتند: «قربان این لباس را افراد حرامزاده نمی‌توانند ببینند. فقط کسانی می‌توانند این لباس جادویی را ببینند که حلال‌زاده باشند.» پادشاه که دوزاری‌اش افتاده بود از ترس آبرویش سکوت کرد و راهش را کشید و رفت.
روز جشن، پادشاه ساده‌دل به خیال اینکه لباسی جادویی بر تن دارد لخت و عریان در منظر اهالی شهر ظاهر شد. اما از ترس حرامزادگی! کسی را یارای آن نبود که دم بر آورد و بر برهنگی پادشاه بخندد. تا آنکه کودکی شوخ و بازیگوش بر این همه حماقت و ساده‌لوحی شورید و فریادی از سر خلوص کودکی برآورد که: «چرا پادشاه لخت است؟» و با این نخستین جرقه، انفجار خنده و تمسخری بود که پادشاه را به هوا فرستاد. جمعیت که تا آن لحظه از ترس، دَم برنمی‌‌آوردند به خود جرات دادند و به وضع موجود خندیدند.
سالها از نوشتن این داستان می‌گذرد اما هنوز هم کسانی در سراسر دنیا پیدا می‌شوند که وعده لباس‌هایی جادویی، دنیایی ماورایی، ثروتی کلان و دانشی رمزی را به ساده لوحان می‌دهند؛ بی‌آنکه صلاحیتی داشته باشند و یا حتی بتوانند به بخشی از وعده‌های خود عمل کنند. آنها همچون دو خیاط داستانِ لباسِ پادشاه، علاوه بر آنکه زبانی چرب و فریبنده دارند که به راحتی مردم را فریب می‌دهد از یک حربه مهم دیگر نیز برای ساکت کردن معترضین استفاده می‌کنند، تهدیدی که حق هر گونه اعتراض را از معترضین می‌ستاند و آنها از ترس حرامزاده شدن تن به فریب بیشتر و بیشتر این خیاطان جادویی می‌دهند. این داستان تمام آن چیزی است که ما در مورد فرقه‌ها می‌خواهیم بگوییم؛ آمیزه‌ای از فریب، تهدید، دروغ و خیانت.

پادشاه تروریست های جهان در حال مرگ است و جنگ بر اثر جانشینی

پیشایش  به جهنم رفتن پادشاه تروریستهای جهان را تبریک می گوییم...

خبرگزاری رسمی عربستان (واس) با انتشار بیانیه‌ دیوان پادشاهی عربستان اعلام کرد که پادشاه سالخورده بدلیل ابتلای به ذات الریه در بیمارستان بستری شده و اکنون نگاهها متوجه عربستان و تحولاتی است که در آینده در انتظار این کشور است.

انتقال ناگهانی پادشاه تروریست های  جهان  نشان می‌دهد وضعیت جسمی پادشاه نود و یک ساله وهابی آدم کش  بسیار جدی و نگران‌کننده است. از طرفیپادشاه تروریست های  جهان دچار اضافه وزن است و گزارش‌های پیشین حاکی از آن‌اند که وی از درد کمر نیز رنج می‌برد، همین موضوع نیز باعث شده تا برای ایستادن با مشکل روبرو شود و به همین دلیل از واکر استفاده می‌کند. البته مشکلات جسمی پادشاه به اینجا ختم نمی‌شود و گمان می‌رود بیماری و بسیاری از مشکلات جسمی وی ناشی از استعمال بیش از حد سیگار در طی سالیان متمادی باشد.

همچنین ملک عبدالله زمانی به بستر بیماری افتاده که عربستان با شرایط سختی روبه است به این معنی که خطر اصلی که این کشور را تهدید می کند از سوی گروه تروریستی داعش است به ویژه اینکه گزارش های متعددی مبنی بر اینکه داعشی ها در بین جوانان سعودی و مبلغان وهابی کم سن و سال از تایید و حمایت زیادی برخوردار هستند، منتشر شده است. تهدید دیگر سقوط بهای نفت و مخالفت دولت سعودی با کاهش تولید به منظور بالا بردن قیمت نفت در بازارهای جهانی بود.

همچنین چند ساعت پس از انتشار خبر انتقال ملک عبدالله به بیمارستان، شاخص بورس این کشور بیش از پنج درصد کاهش یافت و پیش بینی می شود در صورت وخامت وضعیت او روند نزولی بهای بورس نیز ادامه پیدا کند. در این میان بیشترین سقوط را بخش  پتروشیمی تجربه کرد به طوری که این بخش شاهد سقوط ۶ درصدی شاخص‌ها بود.

در این شرایط کشورهای غربی و بیشتر از همه آمریکا که عربستان را متحد راهبردی خود می دانند از وخامت حال پادشاه نگران هستند و بیم دارند که فرزندان و نوادگان عبدالعزیز بن الرحمن آل سعود بر سر قدرت به جان یکدیگر بیفتند.

در همین راستا پایگاه خبری بیزینس اینسایدر طی تحلیلی تاکید کرد که رقابت برای جانشینی میان شاهزاده‌ها، عربستان را در آستانه بحران داخلی قرار خواهد داد. سایمون هندرسون نویسنده این تحلیل نوشته است: اگر پادشاه عربستان بمیرد شاهزاده سلمان بن عبدالعزیز برادر ۸۷ ساله وی به قدرت می‌رسد و علی رغم اینکه برنامه ملاقات‌های عمومی وی پر مشغله است ولی آشکارا وی از بیماری «زوال عقل» رنج می‌برد.

گفتنی است تعیین ولیعهد یا برکناری او از جمله اختیارات پادشاه است از همین رو ولیعهد کنونی می تواند امیر مقرن را که اکنون ولیعهد ولیعهد(جانشین ولیعهد است) است عزل کرده و شخص دیگری را که مناسب این پست می داند، تعیین کند.

گفتنی است برخلاف دیگر نظام‌ های سلطنتی که قدرت از پدر به پسر می ‌رسد؛ در این کشور قدرت به برادران شاه انتقال می‌ یابد. از این رو بین شاهزادگان و پادشاهان اختلاف سنی زیادی وجود ندارد. اما در این میان اعتراض آشکار و نهان برادران تنی و ناتنی می تواند با تشدید جنگ قدرت در خاندان آل سعود، زمینه تضعیف یا شاید اضمحلال این حکومت را فراهم کند.

احتمالا این جنایتکار علیه بشریت و فرزند ابلیس در چندروز دیگر  بمیرد و انشاالله میلیونها انسان که توسط این پادشاه تروریست بی گناه کشته شدند یقه اش را در آندنیا بگیرد و پیش نیاکان تروریست و وهابی خود در جهنم برود..dardnews.ir