گلچین مطالب فارسی

گلچین مطالب فارسی، دانلود فیلم و آهنگ، اس ام اس جدید، دانلود عکس، بیوگرافی، اخبار ورزشی

گلچین مطالب فارسی

گلچین مطالب فارسی، دانلود فیلم و آهنگ، اس ام اس جدید، دانلود عکس، بیوگرافی، اخبار ورزشی

بسم الله الرحمن الرحیم

بایاد و ب نام او ک عشق رو آفرید میخوام از اینجا ب بعد زندگیم با عشق زندگى کنم ، عشق حقیقی !همون ک خیلی فراتر از عشقای زمینی و بی هویته . واقعیتش اینه که خودمم دیگه خسته شدم از این وضع ... باید و میخوام ک تو این راه ب مقصدم برسم ،پس از این ب بعد دیگه تا وقتی ک زنده م هیچ وقت ب شکایت و گله از روزگار و خلق روزگار و خالق زیباى روزگار ، دست ب قلم نخواهم برد... هرچند ک میدونم رفتن تو این راه بچه بازی نیست و باید اراده و ایمان قوی داشت ...حافظ میگه : راهیست راه عشق ک هیچش کناره نیست/آنجا جز آنکه جان بسپارند چاره نیست ...عاشقانه زندگی کردن لیاقت میخواد اینکه بتونم با هر نفسم عشق حقىقی و عنایتش رو متوجه بشم یعنى خوشبخت ترین دختر دنیام و این بزرگترین آرزومه . ب نظرم کسی ک خدا بهش درد عشق میده توان مقابله و لیاقتش رو هم داده ... و منم ک خیلی وقته درد عشقی کشیده ام ک مپرس ،زهر هجری چشیده ام ک مپرس ...وا ا ا اقعا زهر هجر و درد عشقی کشیده ام ک مپرس درست وقتیکه باورم بود خدا ازمن فاصله میگىره و این امتحان برا کسی ک درد عشق رو کشیده اما ب هر دلیلی نتونستة و موفق نشده ک ب سر منزل جانان برسه ، درست تو چنین شرایطی شکر خدا دارم ب خودم میام .راستش قلبا دلم میخواد ى مرشد خدا برام بفرسته اما نبودن مرشد مانع انجام تصمیم نمیشه .ب امید روزیکه لحظه لحظه زندگیم پراز خدا باشة و روحم تو آرامش وشادى ... میگن بشنو از نى چون حکایت میکند ،از جدایى ها شکایت میکند ولی من میگم ما آدما در حدی نیستیم ک بخوایم مرتکب جسارت شکایت کردن بشیم . عشق و متعلقاتش چ تلخ چ شیرین،و دوام اوردن تو این عشق تجربه ی خیلی خوبیه از زندگی کردن تو این دنیا ...

البته باید بگم تکلیف احساسم ب ف هم روشنه و سعى میکنم بهش فکر نکنم .

 

فک فامیل

دختر داییم چهارسالشه بردمش سوپر سر کوچه هر چی میدید میگفت :

 

 

از اینا میخوام از اونا میخوام با تقلا و سرو صدا !!!

منم به فروشنده اشاره کردم و به دختر داییم گفتم گفتم :

پریا عمو اینارو نمیفروشه !!!

اونم نه گذاشت نه برداشت گفت :

عمو گوه میخوره نفروشه =))))

 

فک و فامیل رکیه ما داریم؟؟؟؟

 

crying with laughter emoticon

زندگی نامه - قسمت اول - مقدمه

به نام خدا

این اولین باره که میخوام بنویسم

میخوام خاطرات شخصی خودم رو در اختیار دوستان بزارم تا مبادا به راه من گرفتار بشید

راهی که جز یاس و نا امیدی انتهایی نداره

شاید وقتی داخلش باشی احساس فوق العاده ای داشته باشی و حس کنی خوشبخت ترین فرد تو کره ی خاکی هستی اما وقتی از بیرون یه نگا به خودت میندازی میبینی که پست ترین افراد هستی و جایگاه اصلی خودت رو از دست دادی

الان که اول راهم باید به خاطر طرز بد داستان گویی ازتون عذر خواهی کنم

میدونید که من نویسنده نیستم و فقط دارم داستان زندگی خودم رو مینویسم اونم نه به خاطر اینکه دارم بهش افتخار میکنم بلکه برعکس این رو مایع سرافکندگی خودم میدونم پس لطفا عزیزان منو به خاطر عدم رعایت اصول داستان نویسی بازخواست نکنید