گلچین مطالب فارسی

گلچین مطالب فارسی، دانلود فیلم و آهنگ، اس ام اس جدید، دانلود عکس، بیوگرافی، اخبار ورزشی

گلچین مطالب فارسی

گلچین مطالب فارسی، دانلود فیلم و آهنگ، اس ام اس جدید، دانلود عکس، بیوگرافی، اخبار ورزشی

متمم اسم

چه نوع اسمهایی نیاز به متمم دارند؟

      همان گونه که برخی از فعل­ ها گذرا به متمم هستند و با داشتن حرف اضافه­ ی اختصاصی به متمم نیاز دارند، بعضی از اسم­ها نیز از چنین خصوصیتی برخوردارند. فعل مرکب "آشتی کردن " از جمله فعل هایی است که حرف اضافه­ ی اختصاصی دارد:"آشتی کردن با" و بدون متمم، معنای فعل و در نتیجه مفهوم جمله ناقص می­ ماند. واژه­ ی "جدایی" هم از جمله اسم­ هایی است که  با داشتن حرف اضافه­ ی اختصاصی "از" به متمم نیاز دارد و بدون آن، معنای "جدایی" ناقص خواهد بود:جدایی از دوست دشوار بود." از دوست" متمم است ولی نه متمم فعل ؛ زیرا فعل اسنادی "بود" نیازی به متمم ندارد، بلکه متمم اسم "جدایی" است که در جمله ­ی بالا نقش "نهاد" دارد.

      متمم اسم  درباره­ ی اسم پیش از خود – و به ندرت پس از آن- توضیح می­ دهد و معنای آن را تمام می­ کند؛ یعنی اسمی که در جمله نفش نهادی، مفعولی، مسندی یا متممی دارد، بدون متمم خود ناقص می­ماند و حرف اضافه هم جزء ذات آن اسم است:«انتقاد از نارسایی­ها لازم است.»نارسایی­ها متمم است ولی نه متمم فعل، بلکه متمم اسم" انتقاد" که در این جمله نقش نهادی دارد.

نمونه­ های دیگر:

کاسه پر از آب است. ( آب متمم صفت که در جای اسم نشسته و نقش مسندی دارد)

مبارزه با استعمار تاریخ طولانی دارد. ( متمم مبارزه در نقش نهاد)

او به جنگ با دشمن پرداخت. (دشمن متمم اسم جنگ است که در این جمله نقش متمم دارد ----- متمم اسم)

جدایی از او برای من دشوار بود. ( او متمم اسم "جدایی" است که نقش نهادی دارد و "من" متمم "او" است که نقش متممی دارد----- متمم متمم است.)

رییس جمهور مصاحبه با خبرنگاران را پذیرفت.(خبرنگاران متمم اسم "مصاحبه" است که نقش مفعولی دارد---- متمم مفعول)

نکته­ ی مهم: متمم اسم با اسم خود مجموعاً یک نقش دارد و در جایگاه یک نقش اصلی می ­نشیند. به همین دلیل، با وجود اجباری بودن متمم اسم و لزوم آن در جمله، مستقل به حساب نمی­ آید و از اجزای اصلی جمله شمرده نمی­ شود.

جمله­ ی : کاسه پر از آب است.

      سه جزئی مسندی است و متمم "آب" با حرف اضافه جزئی از گروه اسمی "پر" به شمار می­ رود که نقش مسندی دارد. هم­چنین:«انتقاد از نارسایی­ ها لازم است.»"انتقاد از نارسایی­ ها" نهاد جمله است و متمم "نارسایی­ ها" جایگاه مستقل ندارد.

تعداد اجزای جمله را فقط فعل تعیین می­کند.گاه متمم اسم را می­ توان به وابسته­ پسین (صفت یا مضاف الیه) تبدیل نمود:رئیس جمهور در یک مصاحبه ی مطبوعاتی اعلام کرد....

مصاحبه­ ی مطبوعاتی= مصاحبه با مطبوعات.

انتقاد از نارسایی­ ها لازم است.

 انتقاد  نارسایی­ ها لازم است.

          مضاف­ الیه

تعدادی از اسم­های متمم­ خواه:

نزاع با              گفتگو با               صلح با               مناظره با               جنگ با         مناقشه با              نبرد با           سازش با           رو بوسی با         مقابله با                   وداع با          دعوا با          مدارا با            مسابقه با             معامله با

 

لطفا به ادامه مطلب بروید.

آدانالس چیست؟

آدانالس چیست؟
 
ساده ترین راه بررسی، تحلیل و دسته بندی هزینه­ ها و درآمدهای روزمره­ ی مشتریان بانک شما، با استفاده از داده­ های حساب بانکی آنها.
«آدان» به معنای «دارایی» و «آنالس» به معنای «تحلیل و آنالیز» است.
«آدانالس» تحلیل­گر دارایی­ های مشتریان شماست.
امروز و با فراگیر شدن استفاده از ابزارهای نوین پرداخت، صورتحساب بانکی مشتریان نشان دهنده­ی بخش مهمی از سبک زندگی آن­ها است. آدانالس سامانه ­ای است که به اینترنت بانک فعلی شما اضافه می­شود، و با ارائه­ ی گزارش­های تحلیلی دقیق­تر، به مشتریان شما کمک می­کند بهتر درآمدها و هزینه­ هایشان را مدیریت کنند، و آگاهی و سلامت مالی بهتری پیدا نمایند.
با عرضه­ ی سرویس­های ارزش افزوده­ ی تحلیلی آدانالس به مشتریان بانکداری مجازی خود، ارتباط بانک خود را با آن­ها تقویت کنید و مشاور مالی برخط­ شان باشید. این­گونه اعتماد و نزدیکی مشتریان را بیش از پیش جلب خواهید کرد و فرصت ­های جدید برای عرضه­ ی خدمات و محصولات مورد نیازشان را آسان­تر درخواهید یافت.
 
 

 

برخی لغات دخیل از زبانهای روسی و فرانسه به فارسی

  • آپارات: از apparat در فرانسوی (در انگلیسی: apparatus) به معنای دستگاه
  • آفتومات: روسی (به خط روسی: автомат به خط لاتین: avtomat در انگلیسی: automaton) به معنای ماشین
  • آسفالت: از asphalte در فرانسوی (در انگلیسی همان asphalt است)
  • باک: روسی (به خط روسی: бак به خط لاتین: bak) به معنای مخزن و انباره
  • بالانس: از balance فرانسوی به معنای تراز و تعادل
  • برزنت: روسی (به خط روسی: брезент به خط لاتین: brezent) به معنای کرباس
  • بکسوات: روسی (به خط روسی: буксовать به خط لاتین: buksovat) به معنای لغزیدن و سر خوردن
  • بکسل: روسی (به خط روسی: буксир به خط لاتین: buksir)
  • بنزین: روسی (به خط روسی: бензин به خط لاتین: benzin)
  • پلاتین: از platine در فرانسوی (در انگلیسی: platinum)
  • پُلوس
  • تراموا: از tramway انگلیسی
  • ترانزیت: از transit در فرانسوی و انگلیسی

زمان حال ساده انگلیسی

در زبان انگلیسی همانند زبان های دیگر زمان به سه حالت حال، گذشته و آینده تقسیم بندی می شود. زمان حال به زمان هم اکنون می گویند یعنی زمانی که در آن حاضر هستیم و کاری را انجام می دهیم. در این جملات همانند دیگر جملات رایج زبان انگلیسی فاعل در ابتدای جمله قرار می گیرد و سپس فعل بصورت ساده ی آن مورد استفاده قرار می گیرد. به چند نمونه از جملات حالت ساده در زبان انگلیسی توجه بفرمایید.

You go there They come here to play soccer

You need to take more attention about your crazy dogs

They play volleyball in a huge yard near a traditional place

I would like to have a cope of tea when I start my tasks

در جملات بالا دیدیم که چگونه فعل بصورت ساده بعد از فاعل قرار گرفته است. در زمانی که فعل با فاعل سوم شخص مفرد قرار می گیرد به انتهای آن s نیز اضافه می گردد به طور نمونه در جمله پایین فعل Depend یعنی وابسته بودن بعد از قرار گرفتن از It، به depends تغییر پیدا می کند و معنی آن ایت است که "این به طور وابسته است که حمام انجام بدهی یا نه"

It depends on you to take a shower

در این حالات فعل go تبدیل به goes می شود مانند عبارت:

Parinaz goes to cinema

در چنین جملاتی معمولا قیدهای تکراری زمان برای فهم بهتر جمله بکار می رود مثلا در جمله parinaz قبل از فعل از قیدهای تکرار زمان Always به معنای بیشتر زمان ها often به معنای اغلب زمان ها sometimes به معنی بعضی از زمان ها و seldom به معنی به ندرت و never به معنی هرگز استفاده می شود.

Aliakbar Always goes to the theater every week Mohamadtaghi never comes here for making money

در این جلسه به بررسی کلی زمان حال ساده پرداختیم. در جلسات دیگر به چگونه سوالی کردن افعال ساده و منفی کردن آنها نیز اشاره خواهیم کرد. بزرگ و سربلند باشید. سلام مترجم پیشرو در امور خدمات ترجمه غیرحضوری و سفارش ترجمه بدون نیاز به حضور می باشد. دوره های تدریس خصوصی نیز توسط دانشجویان دانشگاه تهران در شهر تهران و کرج دایر می باشد و دوستداران می توانند با شماره تماس های 09017066300 و یا پست الکترونیکی salammotarjem@yahoo.com در تماس باشند.

آشنایی با تاریخ مختصر اردبیل وشهرهای استان اردبیل

وجه تسمیه ی اردبیل: این نام در مآخذ گوناگون به صورتهای اَردویل، اَردُبیل، اَردُئیل و بیشتر اَردَبیل آمده است،اردبیل در منابع ارمنی به صورت آرتاوت و سپس آرتاول آمده است. مینورسکی معتقد است اَرته ویت به مرور به اردبیل تغییر شکلی یافته است.

اگرچه «دائره المعارف اسلام» می نویسد: اشتفاق و معنای اردبیل به درستی معلوم نیست اما مینورسکی معتقد است این نام ترکیبی است از اَرِته یا اَرته به معنای مقدس و قانون مقدس و ویت (پارسی میانه) که صورت اوستایی آن وئتی است و به معنای بید یا بید قانون مقدس دانسته است. همو درجای دیگر بِل یا بیل (یا ویل) را پسوند بسیاری از مکانها از جمله انزبیل و خرزویل دانسته است.

لاکهارت،در مورد بنای شهر و علت نام گذاری آن ازقول مردمان محلی، افسانه ای را نقل می کند که بنابر آن در محل کنونی شهر در گذشته دریاچه ای وجود داشته است : به فرمان سلیمان نبی دو دیو به نامهای اَرد وبیل آبهای این دریاچه را با حفر دو معبر در شمال شرقی شهر کنونی خارج ساختند و شهر را در محل دریاچه خشک شده برپا داشتند و به همین سبب نیز نام این شهر به نام این دو دیو اَردُبیل خوانده شد. حمیری نام اردبیل را مآخوذ از اردبیل بن ارمین می داند که یاقوت آن را از قول سمعانی به صورت اردبیل بن ارمینی ابن لنطی بن یونان ذکر کرده است.

به نظرکسروی،ظاهرا نام اردبیل ترکیبی است ازدو جزء اَرد به معنای درستی، راستی و پاکی و بیل یا ویل (پسوند مکان) به معنای جایگاه. این ترکیب را به صورتهای آرتاویل و آرتاویلا به معنای شهر مقدس نیز نوشته اند. یاقوت نام قدیم اردبیل را باذان فیروز، فردوسی بادان پیروز، آباذان فیروز، باد فیروز، فیروزگرد و اعتمادالسطنه آذر بهمن نوشته اند. اولئاریوس ظاهرا به خطا نام قدیم اردبیل را ساتراپنه می داند.[1]

 



[1] - دایره المعارف بزرگ اسلامی ، زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی ، تهران، انتشارات دایره المعارف بزرگ اسلامی ، جلد هفتم ، 1377 ، صص 2- 471 ، بیات ، عزیزاله ، کلیات جغرافیای طبیعی و تاریخی ایران، تهران ، امیرکبیر ، 1367 ، چاپ اول ، ص 236 ، لغت نامه دهخدا ذیل کلمه اردبیل.