آدم عاشق قرآن خواندنش هم با بقیه متفاوته، یک تشبیه می کنم برای اینکه مسئله رو بهتر بفهمید، دیدید توی این عشقهای زمینی وقتی طرفین برای هم پیامک می دن یا ایمیل یا هر شکل دیگه، چقدر طرف مقابل با اشتیاق می خواند، آیا می گذارد مثلا یک روز بعد بخواند، نه، همون موقع با شوق می خواند و گاه اگر محبت شدید باشد با یک بار هم آرام نمی شود و جند بار می خواند و لذت می برد که البته اگر نامحرم باشند، گناه بزرگی مرتکب شده اند که در روایت غذاب سختی برای آن آمده است، قرآن می فرماید: « لا تقربوا الفواحش ما ظهر منها و ما بطن »[1]، که «مابطن» طبق روایت امام باقر (علیه السلام ) شامل روابط مخفیانه می شود، خدا می فرماید: نزدیک نشوید، اما فرض کنید مثال ما راجع به دو نفر است که به هم محرم شده اند، در عقد به سر می برند که بد آموزی هم نداشته باشد، دیدید چطور با شوق می خوانند عاشق خدا هم هر چه قدر قرآن می خواند سیر نمی شود، مست می شود، کلام محبوبشه، معشوقشه، تا خدا می فرماید: «إن الله یحب المحسنین»، سعی می کند در اسرع وقت یک احسان بکند تا محبوبش بیشتر دوستش بدارد، وقتی خدا می فرماید: «إن الله لا یحب الظالمین»، مراقب می شود به کسی ظلم نکند مبادا از چشم محبوبش بیفتد.
حالا فهمیدی چرا موالی عاشقان می فرمود: اگر آسمان و زمین را در دست من بگذارند که به ظلم دانه جویی را از دهان مورچه بگیرم والله این کار را نمی کنم. [2]
خلاصه آدم عاشق در قرآن و روایات و معارف اسلام دنبال نشانی کوی دوست می گردد و این مرحله مهمی است.