با سلام خدمت همکاران محترم
همان طور که می دانیدچند روز پیش افزایش فوق العاده شغل همکاران آموزگار عزیز ابلاغ شد لازم است در این خصوص به یک نکته مهم توجه داشته باشیم سال 92 که فوق العاده شغل برای فرهنگیان اجرا شد به دلیل آنچه که کمبود منابع مالی اعلام شد این بند برای تمام فرهنگیان با امتیاز 800 در نظر گرفته شد وامسال طبق قانون ومصوبه دولت امتیاز فوق العاده شغل برای تمام فرهنگیان باید 1500 امتیاز محاسبه می شد چون دبیر واموزگاری جزو مشاغل همسطح کارشناسی می باشدوطبق قانون امتیاز فوق الاده شغل برای مشاغل همسطح کارشناسی 1500 می باشدولی وزارت محترم آموزش وپرورش زرنگی کرد وبرای آموزگاران این بند را کامل اجرا کرده وبرسر آنها منت می گذارد که حقوق شمارا زیاد کردیم واقعا متاسفم که چرا اموزش وپرورش چرا فرهنگیان را اینقدر ساده وکم سواد فرض می گند شما اگر خواهان افزایش حقوق ابتدایی هستید اول این بند را طبق قانون برای همه معلمان اجرا کنین بعد هرچه قدر که می خواهید حقوق معلمان ابتدایی را افزایش دهیداگر من به جای همکاران ابتدایی بودم هرگز از این افزایش نه تنها خوشحال نمیشدم .
حسن زاده
وباز هم اقتصاد به سیاست یارانه داد...!!!
اولین کنفرانس اقتصاد ایران است ظاهرا، اما مملو از سیاستمداران است سالن! گفته میشود اینبار اما قرار است سخنانی گفته شود امید بخش تا قفل گشای اقتصاد نه چندان سرحال ایران شود بعد از این سالهای نفس تنگی این اقتصاد ، آماده بودیم تا شروعی تازه را شاهد باشیم از اقتصادی سبکبار از سیاست های زخمی از بی تدبیری !
همه نگاه ها به میز تریبون اصلی و سخنران اصلی دوخته شده است...
صدای کف دستها بلند میشود به نشانه تشویق و تایید احتمالا و یاشایدبه منظور قوت قلبی به مهمان ویژه ی اقتصادی های سرگشته از سیاستهای سردرگم!
تا به اینجا میرسد کلام مهمان ومیزبان که می گوید:همانطور که دانشکده های اقتصاد توسعه پیدا کرده ، دانشجویان دکتری عددشان افزایش پیدا کرده و تحقیقات تعدادش افزایش پیدا کرده است، باید راهحلهای مختلف که روی میز دولت هم می آید بیشتر شود.
گاهی وقتها راه حلها روی میز قرار میگیرد، نگاه میکنم، میبینم با راهحلهای سنتی آن موقعی که بنده دانشجو دانشگاه اقتصاد بودم یعنی دهه ۴۰ خیلی تفاوت ندارد، این همه تحول در اقتصاد ایجاد شده است، باید به هر میزان که به تعداد دانشجویان، اساتید و محققین افزوده میشود، روی میز اقتصادی راهحلهای نوتر، دقیقتر، کارشناسیتر و بومیتر قرار گیرد.آری چه سخنان پرمغزو مهمی که به درد دانشگاه های این مملکت اشاره میکندوامیدواریم این آرزو خیلی زودتر از زمانبندی های ما محقق شود!
ایشان ادامه میدهند:گاهی وقتها یک نظریهای از یک فرد فرهیخته میآید ، خوب که دقت میکنیم میبینیم ترجمه یک مقاله است، البته این خوب است نمیگویم بد است اما با شرایطی که کشور ما دارد یک مقدار باید در این زمینه کار کنیم.ومن با خود میگویم احسنت به این همه نکته سنجی ! تا میرسیم به یکی از مهمترین فراز های این سخنان یعنی آنجا که رییس جمهور میگویند:
در کشور ما همه شما میدانید، که سالها و دهههاست که اقتصاد به سیاست یارانه میدهد.میگویند یارانه دایمی نمیشود یک روزی باید قطع شود. خوب در اینجا هم بیاییم تصمیم بگیریم اقتصاد ما تا چه زمانی به سیاست یارانه بدهد؟ هم به سیاست خارجی و هم به سیاست داخلی یارانه میدهد.
من یکی که گمان نمیکنم کسی با این اظهار نظر تامل برانگیز مخالفتی داشته باشد،چه آنکه بارها و بارها صحت آن به اثبات رسیده است ومطمئنم اگر آنجا کسی بود که در صحت این نظر تردیدی داشته است ، این تردید وی لحاظاتی بعد به اطمینان تبدیل میشود! آنجا که میهمان ویژه اولین کنفرانس اقتصاد ایران در ادامه سخنانش چنین می افزاید:
یکی از اصول قانون اساسی که از روز اول تا الان اجرا نشده است و من به عنوان مسئول اجرای قانون اساسی خیلی دلم میخواهم شرایطی مهیا شود تا یکبار هم که شده به این اصل قانون اساسی عمل شود،همه پرسی از مردم درباره مسایل مهم کشور است. قانون اساسی به ما میگوید در مسایل مهم اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به جای اینکه قانون در مجلس تصویب شود، ماده قانونی یا برنامه مستقیم، به آراء عمومی مردم و همه پرسی گذاشته شود.
خب دیگر ! حال دیگر همه مطمئن شدیم که این اقتصاد حالا حالا ها باید به سیاست و سیاستمداران یارانه های هنگفتی بدهد تا افکار عمومی این کشور حالا حالا ها فرصت نکند بپرسد که کی قرار است زمان عمل به وعده ها فرا برسد !؟ کدام وعده ها!؟ یکی همین وعده ای که دقایقی بعد در همین کنفرانس داده میشود:
"ا بیاییم یک مدتی به اقتصاد بیشتر توجه کنیم. یارانه هم به اقتصاد ندهیم اشکالی ندارد.
"از اقتصاد یارانه نگیریم، چیزی هم نمیخواهد به اقتصاد بدهیم، "
شرایط را آماده کنیم. کشور ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، -البته بقیه کشورها هم همینطورند- اقتصاد ما بیشتر سیاسی است تا اقتصادی محض. ":
آقای رییس جمهور مطمین باشید من که باور کردم همه گفته هایتان را ،اصلا برمنکرش ...این اقتصاد حالا حالا ها باید به ما و شما و یارانه بدهداساس !!!چون توپ تازه ای به میدان سیاست و جبهه رسانه ای سیاست بازان پرتاب شد از همین کنفرانس مثلا اقتصادی تا باز به نام اقتصاد به سیاست یارانه داده باشیم آنهم از نوع هدفمند آن ! که چه طرح خوبیست این هدفنمندسازی یارانه ها!!! یادت بخیر محمود...
یک واحد خبازی نان بربری در ورامین به دلیل ارزان فروشی و عرضه نان با قیمتی کمتر از نرخ مصوب، پلمب شد. از زمان افزایش قیمت نان در سطح شهرستان ورامین، کیفیت پخت نان و نیز رعایت قیمت مصوب مورد تأکید کارگروه آرد و نان شهرستان بوده و برهمین اساس نظارت مستمری نیز بر فعالیت واحدهای نانوایی اعمال می شود.
این واحد نانوایی، نان بربری را 100 تومان ارزان تر از قیمت مصوب می فروخت و روزهای پنجشنبه نیز نان را بصورت رایگان و صلواتی به مردم عرضه می کرد به همین علت، کارگروه آرد و نان ورامین نسبت به پلمب این واحد نانوایی اقدام کرد.
این در حالی است که بسیاری از مردم شهرستان ورامین از کیفیت نان های عرضه شده در سطح شهرستان گلایه داشته و کم فروشی و گران فروشی نان را مهمترین مشکل این روزهای واحدهای نانوایی سطح شهرستان می دانند.
«حسین میرزایی» ریئس اداره صنعت ، معدن و تجارت شهرستان ورامین رعایت نرخ مصوب از سوی تمامی واحدهای نانوایی را الزامی قانونی دانست و در خصوص پلمب این واحد نانوایی، گفت: رعایت قانون باعث ایجاد نظم در جامعه می شود و اگر قرار باشد هر کس به واسطه برداشت خود نسبت به برخورد با قانون اقدام کند نمی توان بازار مصرف را کنترل کرد.
وی افزود: واحدهای نانوایی ملزم به رعایت قیمت ارائه شده هستند و نمی توانند گران تر یا ارزان تر از نرخ مصوب نان را عرضه نمایند زیرا این امر سبب ایجاد تنش در بازار مصرف می شود.
به گزارش ایرنا، تصویر روی قلیان شمایل مردی بود از تبار قجر با سبیل های در رفته تا بناگوش و چشمانی درشت با ابروانی خشن و پیوسته که انگار تنها برای عمه چشم تیز کرده بود.
قلیانهای آن روزها با تصاویر مرد قجری، هیبتی داشت و قلیان کشها هم مردانی سبیل کلفت یا پیرزنانی از آب و گل در رفته بودند و نه مثل قلیانهای فانتزی این روزها آدمهای فانتزی، یا خودمانی بگوییم سوسول.
زغال داغدیده و تنباکوی برازجانی این یاران شفیق قلیان، دل خوش کنک بی همتای عمه جان بود و با آنکه اصل و نسب تنباکو معلوم بود و اگر هم تقلبی در آن می شد نهایتش این بود که چوب خشک شده بوته های گوجه فرنگی را به آن می افزودند، اما خط قرمزی بود برای بقیه افراد خانواده و بخصوص زنان و دختران جوان.
آن روزها فقط امثال عمه فروغ بودند که شاید از سر ناآگاهی و اعتقاد به تن پاک کن بودن دود تنباکوی خالص یا نوعی شفا، به مصرف این دخان کهنه کار رغبت داشتند؛ ژست و کلاس هم نداشت.
ولی امروز قلیان برای کسی از سر بی اطلاعی قل نمی زند. همه می دانند هر پک که به آن زده می شود معادل چند نخ سیگار است، بعضی می گویند قلیان را از سر تفنن می کشند، بعضی افتخار به حرفه ای بودن در کشیدن قلیان می کنند، برخی هم انگار کلاس می دانند و عده ای هم فقط تقلید می کنند تا عقب نمانده باشند.
این ناهنجار قدیمی؛ امروز به نمادی از فرهنگ و تجدد هم بدل شده و وسیله ای جاذب برای مهمانی های شبانه و بیرون منزل بشمار می رود و البته قدم اول برای کشیدن برخی چیزهای دیگر هم هست.
عده ای با دود کردن تنباکوهایی که مثل تنباکوی برازجان هویت هم ندارد و معلوم نیست از چه موادی تهیه شده، بیماری و سرطان به داخل بدن خود می فرستند و گروهی هم تبر به دست، به جان جنگلهای بلوط افتاده اند و آنها را زغال می کنند تا بر سر قلیانهای فانتزی این روزها بسوزد و بسوزاند.
این جماعت قلیان کش مانند سیگاریهای محترم که همه شهر را زباله دانی تصور می کنند و ته سیگار خود را هر جا می اندازند و دودشان را به خورد همه می دهند، نه تنها ریه همه مردم را متعلق به خود می دانند انگار که منتی هم از بابت انتشار بوی تنباکوی خود بر گردن دیگران دارند و البته اینها هم باقیمانده تنباکو و سیاهی زغال خود را به هر جا می روند برجا می گذارند.
* قانونی شدن قل قل قلیان
اگر کمی به عقب برگردیم و قانون را مرور کنیم، مطابق قانون جامع کنترل و مبارزه ملی با دخانیات، مصوب سال 85، عرضه مواد دخانی در اماکن عمومی ممنوع اعلام و به موجب ماده 18 قانون مزبور اجرای این آیین نامه به هیات وزیران محول شد.
ولی در سال 86، وزارت کشور کلیات قانون را تغییر داد و اعلام کرد بر اساس ماده هفت آیین نامه اجرایی، استعمال این مواد در اماکن عمومی ممنوع است، اما قهوه خانه ها از شمول این آیین نامه خارج شدند و به این ترتیب کشیدن قلیان در قهوه خانه ها بصورت قانونی آغاز شد و بعد هم از قهوه خانه به خانه و کوچه و بازار و پارک آمد.
* جوانان، قلیان کشهای جدید
آمارها حاکی از این واقعیت تلخ است که استفاده از قلیان روز به روز در حال افزایش بوده و کاهش سن مصرف کنندگان زنگ خطر را به صدا در آورده است.
شاید از دلایل گرایش جوانان به کشیدن قلیان سپری کردن زمانی با دوستان با تفریحی زود گذر و به قول برخی ارزان باشد.
عامل بعدی که می توان آن را مهمترین دلیل این گرایش دانست، شکسته شدن قبح آن و عادی شدن این تفریح ناسالم در میان خانواده هاست.
حالا زنان جوان که روزگاری نگرانی آنها از دودی شدن مردان، عاملی برای جلوگیری از دودی شدن مردان با انواع آن بود، در پارکها و محلهای عمومی پا به پای مردان قلیان دود می کنند و یاد « نگاریهای» گذشته را برای اهلش زنده می کنند، آن هم علنی و در مقابل دید همگان.
قبح دود کشیدن در بین اعضای خانواده که شکست باید منتظر سایر دود کردنی ها هم بود و این بزرگترین خطر علنی شدن قلیان کشی و بی توجهی به آن است.
* انواع بیماری و سرطان سوغات شوم قلیان
به گفته پزشکان روند رشد سرطان در کشور نگران کننده است و 30 تا 35 درصد عوامل بروز سرطان ها به دلیل مصرف دخانیات است و 30 درصد مرگ و میر هم بطور مستقیم در اثر مصرف دخانیات است.
حجم دودی که از قلیان وارد بدن می شود 10 تا 20 برابر دود ناشی از مصرف سیگار است و سرطان های ریه، لب، دهان، حنجره، مری و معده، لوزالمعده و کبد کلکسیونی از کشنده ترین بیماری هایی است که هدیه های خود خواسته مصرف قلیان محسوب می شود.
*راهکارهای مقابله با این پدیده ناهنجار
دیگر گفتن از تعطیلی چایخانه ها و یا جلوگیری از عرضه قلیان در این اماکن سخن بیهود است زیرا گوشه گوشه شهر در پارک و خیابان و بیرون آن در بیابان هر جا که جماعتی نشسته اند شماری هم مشغول پک زدن به قلیان هستند و دود فرستادن به درون و بیرون.
احتمالا برخی و البته مسوولان که باید کار کنند مثل بسیاری موارد دیگر راه حل را فرهنگسازی می دانند و باز این فرهنگ زبان بسته است که باید مشکل دیگری از مشکلات را حل کند.
اما به اعتقاد مردمی که اهل دود و قلیان نیستند باید با این پدیده در اماکن عمومی برخورد شود زیرا علاوه بر بدآموزی در بین نوجوانان و جوانان، به سلامت افراد دیگر در این اماکن لطمه وارد می کند.
** لااقل بلوط ها را دریابیم
از چندین سال قبل دولتها با تامین گاز برای ساکنان مناطق جنگلی به میزان زیادی از قطع درختان جنگلی برای تامین سوخت جلوگیری کرده اند و واقعا هم در بسیاری مناطق می توان شاهد رشد بهتر و افزایش پوشش جنگلی بود.
اما چند سالی است که با افزایش قلیان کشهای کشور، بازاری جدید برای زغال و در نتیجه انگیزه برای بریدن و قاچاق چوب درختان جنگلی که بهترین آنها در مناطق مرکزی ایران بلوط است شکل گرفته است.
بازاری که مصرف کنندگانش بهتر از مشتریان سابق برای خرید زغال پول مصرف می کنند.
گسترش این بازار سبب شده که قاچاق چوب درخت های بلوط از استانهای چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد و از مسیرهایی مانند سمیرم و حاشیه زاگرس مرکزی به استان اصفهان و دیگر نقاط برای تولید و عرضه زغال افزایش یابد.
شاید تنها راهکار جلوگیری از نابودی بلوط های زبان بسته ممنوع اعلام کردن فروش زغال چوب جنگلی در مغازه ها و فروشگاههای سطح شهرهاست، ممنوعیتی که به نظر نمی رسد دستگاهی آن را اجرا کند.
با این حال بلوط ها همچنان زغال و زغالها گداخته و تنباکوها دود و ریه ها هر روز خراب تر می شود و هنوز هم عزم جدی و اقدام عملی تاثیر گذار در این مورد دیده نمی شود.
گ/7147/ 607