گلچین مطالب فارسی

گلچین مطالب فارسی، دانلود فیلم و آهنگ، اس ام اس جدید، دانلود عکس، بیوگرافی، اخبار ورزشی

گلچین مطالب فارسی

گلچین مطالب فارسی، دانلود فیلم و آهنگ، اس ام اس جدید، دانلود عکس، بیوگرافی، اخبار ورزشی

معرفی امام زمان (عج) از منظر امام حسین(ع)

وجود مقدس حضرت بقیة‏الله ‏الاعظم ، اروحناله ‏الفداء، در معارف به عنوان «خونخواه کشته کربلا» (۱) شناخته شده و شیعیان همراهى با آن امام منصور براى گرفتن انتقام خون حسین(علیه السلام) و یارانش را یکى از آرزوهاى بزرگ خود مى‏دانند، (۲) تا جایى که در هر عاشورا به یکدیگر اینگونه سر سلامتى مى‏دهند:
«اعظم‏الله اجورنا بمصابنا بالحسین(علیه السلام)و جعلنا و ایاکم من‏الطالبین بثاره مع ولیه‏الامام‏المهدى من آل محمد:» (۳)
خداوند پاداش ما را در عزاى مصیبت‏حسین(علیه السلام) بزرگ گرداند و او شما را از جمله کسانى که به همراه ولى‏اش امام مهدى از آل محمد: به خونخواهى او برمى‏خیزند قرار دهد.
در یک کلام نام حسین(علیه السلام) و مهدى(علیه السلام) براى شیعیان یادآور یک حکایت ناتمام است، حکایتى که آغازگر آن حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) و پایان بخش آن حضرت بقیة‏الله‏ الاعظم (علیه السلام) است.

 

در هر حال از آنجا که در اذهان شیعیان این دو وجود مقدس از قرابت و ارتباطى جدایى‏ناپذیر برخوردارند. از همین رو مناسب دیدیم که در ایام عزاى سرور آزادگان به بخشى از معارف ارزشمندى که از آن حضرت در ارتباط با فرزند ارجمندش حضرت مهدى(علیه السلام) رسیده است اشاره کنیم:

۱٫ نسب مهدى(علیه السلام)

حضرت اباعبدالله‏الحسین(علیه السلام) در روایتهاى متعددى به این موضوع که حضرت مهدى(علیه السلام) از فرزندان و نوادگان ایشان است اشاره کرده‏اند که از جمله آنها روایتى است که در زیر آمده است:
«دخلت على جدى رسول‏الله (صلی الله علیه واله) فاجلسنى على‏فخذه و قال‏لى: ان‏الله‏اختار من صلبک یا حسین تسعة ائمة، تاسعهم قائمهم، و کلهم فى‏الفضل والمنزلة عندالله سواء» (۴)
بر جدم رسول خدا، که درود و سلام خدا بر او باد، وارد شدم، پس ایشان مرا بر زانوى خود نشانده و فرمود: اى حسین! خداوند از نسل تو نه امام را برگزیده است که نهمین نفر از ایشان قیام‏کننده آنهاست و همه آنان در پیشگاه خداوند از نظر فضیلت و جایگاه برابر هستند.
این موضوع که قائم آل محمد(صلی الله علیه واله) از نسل حسین(علیه السلام) و نهمین نواده اوست در روایات بسیارى ، که از طریق شیعه و اهل سنت روایت‏شده، آمده است و هر گونه شک و تردید نسبت‏به نام و نشان و مشخصات موعود آخرالزمان وآخرین ذخیره الهى را برطرف مى‏سازد.
«دخلت‏على‏النبى (صلی الله علیه واله) فاذا الحسین على فخذه و هو یقبل عینیه وفاه و یقول: انت ‏سید ابن سید انت، امام‏ ابن‏ امام ، انت ‏حجة ‏ابن حجة، ابوحجج تسعة من صلبک تاسعهم قائمهم.» (۵)
بر پیامبر خدا وارد شدم و دیدم که آن حضرت در حالى که حسین را بر زانوى خود نشانده بر چشمها و دهان او بوسه مى‏زند و مى‏فرماید: تو آقایى فرزند آقایى ، تو امامى فرزند امامى، تو حجتى فرزند حجتى ، تو پدر حجتهاى نه‏گانه‏اى، از نسل تو نهمین حجت و قیام‏کننده آنان بر خواهد خاست.

۲٫ عدالت‏گسترى مهدى(علیه السلام)

عدالت و تشکیل جامعه‏اى بر اساس عدل از آرمانهاى همیشگى بشر بوده و در طول هزاران سالى که از زندگى انسان بر کره خاک مى‏گذرد و صدها و هزاران نفر در پى تحقق این آرمان، بشریت‏خسته از ظلم و ستم را به دنبال خود کشیده‏اند، اما جز در مقاطع کوتاهى از زندگى بشر و آن هم در سرزمینهاى محدود هرگز این آرمان بدرستى تحقق نیافته و هنوز هم عدالت آرزویى دست نیافتنى براى انسان عصر حاضر است.
با توجه به همین موضوع در روایتهایى که از پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله) و امامان معصوم شیعه: وارد شده، گسترش عدالت و از بین بردن ظلم را یکى از بزرگترین رسالتهاى امام مهدى(علیه السلام) بر شمرده و تحقق عدالت واقعى را تنها در سایه حکومت او امکان‏پذیر دانسته‏اند.
از جمله این روایتها روایتى است که از حضرت اباعبدالله‏الحسین(علیه السلام) نقل شده و در آن آمده است:
«لولم یبق من‏الدنیا الا یوم واحد ، لطول‏الله عزوجل ذلک الیوم حتى یخرج رجل من‏ ولدى ، فیملاها عدلا و قسطا کما ملئت جورا و ظلما ، کذلک سمعت رسول‏الله (صلی الله علیه واله) یقول‏» (۶)
اگر از عمر دنیا تنها یک روز باقى مانده باشد و خداوند آن روز را چنان طولانى مى‏گرداند که مردى از فرزندان من قیام کند و دنیا را پس از آنکه از ظلم و ستم پر شده بود پر از عدل و داد نماید، من این سخن را از رسول خدا، که درود و سلام خداوند بر او باد، شنیدم.
پیامبر گرامى اسلامى (صلی الله علیه واله) نیز قیام عدالت گستر نهمین فرزند امام حسین(علیه السلام) را چنین بیان مى‏کنند:
«… و جعل من صلب‏الحسین(علیه السلام) ائمة یقومون بامرى …التاسع منهم قائم اهل بیتى ، مهدى‏امتى ، اشبه‏الناس بى فى، شمائله واقواله و افعاله ، یظهر بعد غیبتة طویلة و حیرة مظلة ، فیعلن امرالله و یظهر دین‏الله …فیملا الارض قسطا و عدلا ، کما ملئت جورا و ظلما.» (۷)
… خداوند از فرزندان امام حسین ، امامانى قرار داده است که امر (راه و روش آیین) مرا بر پا مى‏دارند. نهم آنان قائم خاندان من مهدى امتم مى‏باشد. او شبیه‏ترین مردمان است‏به من در سیما و گفتار و کردار . پس از غیبتى طولانى و سرگردانى و سردرگمى مردم ، ظاهر مى‏شود ، آنگاه امر (آیین) خدا را آشکار مى‏سازد… پس زمین را از عدل و داد لبریز مى‏کند پس از آنکه از ستم و بیداد لبریز شده باشد.

۳٫ صابران در غیبت مهدى(علیه السلام)

یکى از ارکان انتظار فرج صبر و پایدارى است و انسان منتظر در واقع کسى است که همه سختیها و ناملایمات را به امید رسیدن به آرمان بلند خویش تحمل مى‏کند و از فشار و تهدید زورگویان و طعنه و تکذیب نابخردان هراس به دل راه نمى‏دهد، از همین رو در روایات صبر و انتظار همواره قرین یکدیگر بوده و فضیلت‏بسیارى براى صبرپیشگان در زمان غیبت ‏بر شمرده شده است.
حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) که خود والاترین مظهر صبر و مقاومت در راه اداى تکلیف الهى است در بیان مقام منتظرانى که صبر و شکیبایى پیشه ساخته و بر آرمان خویش پایدارى مى‏ورزند مى‏فرماید:
«منا اثنا عشر مهدیا، اولهم امیرالمؤمنین على بن ابى‏طالب، و آخرهم التاسع من ‏ولدى ، و هوالقائم بالحق ، یحیى‏الله به‏الارض بعد موتها، و یظهر به دین‏الحق على‏الدین کله ، ولو کره‏المشرکون. له غیبة یرتد فیها اقوام و یثبت فیها على‏الدین‏آخرون، فیؤذون و یقال لهم: «متى هذا الوعد ان کنتم صادقین‏»، اما ان‏الصابر فى غیبته‏ على‏الاذى و التکذیب بمنزلة ‏المجاهد بالسیف بین یدى رسول‏الله (صلی الله علیه واله)» (۸)
در میان ما اهل بیت دوازده مهدى وجود دارد که اولین آنها امیرمؤمنان على‏بن‏ابى‏طالب(علیه السلام) و آخرین آنها نهمین فرزند من است. و اوست قیام کننده به حق ، خداوند به وسیله او زمین را پس از آنکه مرده است زنده مى‏کند و دین حق را به دست او بر همه ادیان غلبه مى‏دهد، اگر چه مشرکان نپسندند. براى او غیبتى است که گروهى در آن از دین خدا بر مى‏گردند و گروهى دیگر بر دین خود ثابت مى‏مانند، که این گروه را اذیت کرده و به آنها مى‏گویند:
«پس این وعده چه شد اگر راست مى‏گویید؟» آگاه باشید آنکه در زمان غیبت او بر آزار و اذیت و تکذیب صبر کند همانند کسى است که در مقابل رسول خدا (صلی الله علیه واله) با شمشیر به جهاد برخاسته است.
شاید بتوان گفت فضیلتهاى بى‏شمارى در روایات ما که براى منتظران فرج بر شمرده‏اند به اعتبار همین صبر و شکیبایى و تحمل مشکلاتى است که منتظران واقعى فرج بر خود هموار مى‏کنند. چنانکه در روایتى که از امام صادق(علیه السلام) وارد شده، آمده است:
«…فلا یستفرنک‏الشیطان، فان‏العزة‏لله ‏ولرسوله و للمؤمنین، و لکن المنافقین لایعلمون ، الا تعلم ان من انتظر امرنا و صبر على ، یرى من‏الاذى والخوف ، هو غدا فى زمرتنا…» (۹)
شیطان تو را تحریک نکند. زیرا که عزت از آن خدا و پیامبر و مؤمنان است لیکن منافقان نمى‏دانند ، آیا نمى‏دانى کسى که منتظر امر ما (حاکمیت اجتماعى آرمانى ما) باشد، و بر بیمها و آزارهایى که مى‏بیند شکیبایى ورزد، در روز بازپسین در کنار ما خواهد بود…

۴٫ خصال مهدى(علیه السلام)

حضرت مهدى(علیه السلام) عصار و فشرده عالم هستى (۱۰) و وارث همه انبیاء اولیاء الهى است، و خداوند متعال همه خصال نیکویى را که در بندگان صالح پیش از او وجود داشته، در آن حضرت جمع کرده است. به بیان دیگر آنچه خوبان همه دارند او به تنهایى دارد.
در زمینه آنچه گفته شد روایتهاى بسیارى وارد شده که از جمله آنها مى‏توان به روایت زیر که از حضرت اباعبدالله‏الحسین(علیه السلام) نقل شده اشاره کرد:
« فى‏القائم منا سنن من‏الانبیاء: سنة من نوح، و سنة من ابراهیم ، و سنة من‏موسى و سنة من‏عیسى ، و سنة من ایوب و سنة من محمد(صلی الله علیه واله) . فاما من نوح: فطول‏العمر; واما من ابراهیم: فخفاءالولادة و اعتزال الناس; واما من موسى: فالخوف والغیبة; و اما من عیسى: فاختلاف‏الناس فیه، واما من‏ایوب: فالفرج بعدالبلوى; واما من محمد(صلی الله علیه واله) فالخروج بالسیف.» (۱۱)
در قائم ما (اهل بیت) سنتهایى از پیامبران الهى وجود دارد; سنتى از نوح ، سنتى از ابراهیم ، سنتى از عیسى ، سنتى از ایوب: و سنتى از محمد(صلی الله علیه واله) از نوح طول عمر، از ابراهیم پوشیده‏ماندن ولادت و کناره‏گیرى از مردم ، از موسى، ترس و غیبت از جامعه ، از عیسى اختلاف مردم درباره او، از ایوب گشایش بعد از سختیها و بلایا، و از محمد(صلی الله علیه واله) قیام با شمشیر را .


پی‌نوشتها:

۱٫ ر. ک: قمى ، شیخ عباس ، مفاتیح الجنان ، دعاى ندبه ، اصل عبارتى که در دعاى مزبور آمده چنین است:
«این الطالب بدم المقتول بکربلاء»
۲٫ ر. ک: همان ، زیارت امام حسین(ع) در روز عاشورا. در بخشى از زیارت یادشده چنین آمده است: «فاسئل‏الله الذى اکرم مقامک و اکرمنى ان یرزقنى طلب ثارک مع امام منصور من اهل بیت محمد:»
۳٫ همان جا
۴٫ القندوزى، سلیمان بن ابراهیم ، ینابیع المودة ، نجف ، مکتبة‏الحیدریة، ۱۴۱۱ ق ، ص ۵۹۰ ، به نقل از: موسوعة کلمات‏الامام الحسین(ع)، قم ، دارالمعروف ، ۱۴۱۵ ق ، ص‏۶۵۹ ، ح ۶۸۸ .
۵٫ حسینى ترمذى ، محمد صالح ، مناقب مرتضوى ، ص‏۱۳۹ ، به نقل از: قرشى،على اکبر، اتفاق در مهدى موعود۷، ص ۳۵
۶٫الشیخ‏الصدوق،ابوجعفرمحمدبن‏على‏بن‏الحسین، کمال‏الدین و تمام‏النعمة، تهران، دارالکتب الاسلامیة،۱۳۵۹ ق، ج ۱ ، ص‏۳۱۷ ، ح ۴; به نقل از موسوعة کلمات الامام الحسین، ص ۶۶۱، ح‏۶۹۳ .
۷٫ همان ، ج ۱، ص‏۲۵۷ ، به نقل از: حکیمى، محمد ، عصر زندگى و چگونگى آینده انسان و اسلام، قم ، دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم ، ۱۳۷۴ ، صص‏۳۶-۳۵٫
۸ . همان ، ج ۱، ص‏۳۱۷ ، به نقل از موسوعة کلمات‏الامام‏الحسین، صص‏۶۶۶- ۶۵۵، ح‏۷۰۳٫
۹٫ الکلینى ، محمدبن‏یعقوب، الکافى ، ج ۸ ، ص‏۳۷، به نقل از حکیمى،محمد، همان، ص‏۲۹۳ .
۱۰٫ در برخى از تفاسیر کلمه «والعصر» به وجود حضرت مهدى(ع) تفسیر شده است.
۱۱. علم‏الیقین ، ج ۲ ، ص‏۷۹۳ ، به نقل از موسوعة کلمات الامام الحسین(ع) ، صص‏۶۶۹- ۶۶۸، ح ۷۱۰ .

تاوان.../به قلم طاها شریعت

۱۵۰۲۸۵_۸۷۹۱

 

الحمد لله و سلام علی عباده الذین اصطفی

 

 

تاریخ معبری عبرت آموز است برای آنان که اهل بصیرت اند.همین کلام امیرالمومنین علی (علیه السلام) که می فرمایند:(( آن‏که عبرت‏هاى روزگار او را آشکار شود و از آن پند پذیرد و از کیفرها که پیش چشم او است، عبرت گیرد، تقوا او را نگاه دارد)) برای سالها فکر و اندیشه ما کفایت می کند.

 حتما  اوایل اردیبهشت نود را یادتان می آید روزهای سخت اما شیرین آزمون پیروان ولایت و  شروع یک عملیات روانی با هدف تخریب تنها مرد در میدان دفاع از ولایت با رمز  جریان انحرافی  و فرماندهی اتاق فکر خاندان هاشمی. و شاید به قول خودش همین هدایت بود که جریان انحرافی را یادگار هاشمی کرد و سرآغاز  توطئه ای بزرگ.

کلید واژه انحراف و مطلب های پی در پی سایت هاشمی در راستای مقایسه عملکرد احمدی نژاد و بنی صدر  برای تغذیه همفکرهای جریان مخالف دولت. و اما قسمت دردناک موضوع شنیدن همین زمزمه ها و مقایسات از درون اردوگاه خودی با محوریت همان نهاد خاص که با ابزار و رسانه و مطبوعات خود هر روز این واژه را در ذهن حزب اللهی ها تقویت میکرد و توان تشخیص مسائل اصلی از فرعی را نداشت. و امروز همان نهاد خاص که خون بسیاری از جوانان در راه آبیاری و رشد آن ریخته شده و قطعا مقدس است در کلام رئیس دولت یازدهم میشود نهادی فاسد و مفسد اقتصادی.فاسد چون سلاح و رسانه و روزنامه و بنگاه اقتصادی و پول را یکجا دارد و مفسد اقتصادی چون متهم به  فرار مالیاتی برای فعالیت های اقتصادیست.

تاوان بقیه خواص هم می شوند متوهم خواندن آنها، چون در مذاکرات ارزش ها و آرمان های انقلاب را به سانتریفیوژها گره می زنند.اما غافل که نمی فهمند سانتریفیوژ ها را اعتقاد به همین آرمانها و ارزشها و تفکر بسیجی در موقعی که همه دنیا  ایران را  تحریم کرده بود،ساخته و امروز دستمایه ای شده تا سر چرخیدن یا نچرخیدن آن مذاکره کنید.

هر چه امروز من و شما را می خوانند  و هر بلایی که سرمان می آورند ،بخواهیم یا نخواهیم تاوان آزمون روزهای پایانی و تاریخی دولت دهم است.

و چه زیباست مرور آخرین دیالوگ مختار در سریال مختارنامه که انگار برای همین روزها نوشته شده بود:

 

 

 

لا حَولَ ولا قُوّةَ إلاّ باللّه ؛ دنیا با همه ی عظمت و زیباییش روزی خواهد مرد. و خورشید و ستارگان با همه فروغشان تاریک خواهند شد. کوه ها با تمام بلندا و غرورشان فرو خواهند ریخت و آبی دریاها کدر شده، آبشان به جوشش در خواهد آمد و سبزی جنگلها به سرخی خواهد گرایید. چونان آهن گداخته در کوره ، در چونان هنگامه ای، آدمی مورچه ای را ماند که آب در خانه اش افتاده و او آسیمه سر در پی مأمنی می دود، می دود، می دود... و کجاست جنت المأوی؟ پلی را بین خود و بهشت خدایش مانع می بیند و این پل گاه پهن است و گاه باریک. گاه صاف است و گاه پیچاپیچ. گاه تیز و گاه لغزان. اعمال ما در این دنیا، کم و کیف ما آن را معین می کند. برای حکام جور چونان تار مو باریک است و لغزان و لغزان و لغزان.

 


آن روز تمام اعضاء و جوارح ما بر عدالت یا بی عدالتی ما شهادت خواهند داد و هیچ عملی ، هیچ عملی هولناک تر از بی عدالتی نیست. شما مدتی زمام امور خویش را به مختار ابوعبید ثقفی سپردید و خواستید در میانتان به عدالت حکومت کند تا آنجا که در توانم بود به طلب حقتان کوشیدم و با آفتهای عدالت خواهی جنگیدم ، من هرچه که بودم و هرچه که هستم خدایم بهتر می داند. بد خواهان کذابم می نامند و ستمکاران دنیا دوست و قدرت طلبم می خوانند. اویی که مبرّا از خطا و گناه است ولیّ و وصیّ خداست ، کتمان نمی کنم که در مسیر قیام گاه پایم لغزیده و گاه دست و زبانم خطا کرده است. گوشهایم گاه نشنیده اند ، چشمهایم گاه ندیده اند. از خدا می خواهم که مرا ببخشد و خدا ارحم الراحمین است ؛ امروز می خواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است. تزویر با لباس دیانت و تقوی به میدان می آید. تزویر سکه ای است دورو، که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است. عوام خدایش را می بینند و اهل معرفت ابلیسش. و چه خون دلها خورد علی از دست این جماعت سر به سجود آیه خوان و به ظاهر متدین.

«یا ایّها الّذین امَنوا امِنوا». به شما قول می دهم چنانچه با همان نیات روزهای نخستین قیام شمشیر بزنید پیروزید و بر دشمن مزور غلبه می کنید. در میان شما هستند کسانی که احیانا قصد تسلیم دارند. من بیعتم را از ایشان بر می دارم و اتمام حجت می کنم تزویر به شما امان می دهد تا مقاومتتان را بشکند. پس از غلبه شک نکنید گردنتان را خواهد شکست.

مواجهه حضوری «گرگ های زرد» با قربانیان لرزان

خراسان - مورخ یکشنبه 1393/10/14 
 
 

سید خلیل سجادپور- بارها در کوران حوادث با صحنه های تلخ و وحشتناکی رو به رو بوده ام که حتی یادآوری آن ها نیز آزارم می دهد، اما این بار قلم هم از نوشتن شرم دارد او هم مانند من از بیان صحنه "مواجهه حضوری گرگ های زرد با قربانیان لرزان" این پرونده در سیرمراحل قضایی بیزار است. نمی توانم از پوزخندهای شیطانی بنویسم که با دیدن "دختران قربانی" بر چهره گرگ های زرد ظاهر شد. دختر 22ساله تمام خشمش را در گلو فریاد کرده بود، دستانش می لرزید و از یادآوری آنچه بر او گذشته بود وحشت داشت، در حالی که اشک هایش سرازیر شده بود، با دیدن "گرگ های زرد" فریاد کشید، حیوان های کثیف مرا می شناسید، من همان دختری هستم که شما را به همه مقدسات قسم می دادم که رهایم کنید، روزگارم را تباه نکنید، اما تنها با مشت و لگد پاسخم را می دادید. از روزی که هستی ام را به نابودی کشاندید از تنهایی وحشت دارم، از تاریکی می ترسم، می دانید عذاب روحی یعنی چه؟ می توانید درک کنید که چه به روز من آوردید که حالا مجبورم شبی چند قرص اعصاب و روان مصرف کنم...

می توانید احساس یک پدر را زمانی که با آن وضعیت دهشتناک دخترش را در یکی از میادین شهر پیدا می کند، درک کنید. فقط خدا می داند چه به روزم آورده اید، حالا هم تنها خواسته ام از دستگاه عدالت این است که شما را چند ساعت بر بالای دار آویزان نگه دارند تا عبرتی برای شیطان صفتانی مانند خودتان شوید! دختر دانشجو وقتی با گشودن عقده هایش کمی آرام گرفت گفت: نمی توانم از آن روز سخنی بر زبان بیاورم حتی از بیان آن هم ترس دارم. آن شب وقتی سوار خودرو شدم جوانی که در صندلی عقب نشسته بود با شنیدن جمله "چقدر هوا سرد است" که از سوی راننده بیان شد، ناگهان سرو بدنم را به زیر صندلی فرو برد، ناامیدانه تلاش می کردم تا با پاهایم به شیشه خودرو ضربه بزنم شاید کسی این صحنه را ببیند اما مشت و لگدی بود که بر پیکرم فرود می آمد هرچه بیشتر مقاومت می کردم بیشتر کتک می خوردم.

آن ها مرا تهدید به قتل می کردند که یک لحظه زنگ گوشی تلفنم به صدا درآمد، خواستم گوشی را بیرون بیاورم که آن ها گوشی ام را گرفتند و سیم کارتش را خارج کردند. دستمال کهنه ای را به دهانم فشار دادند نمی توانستم حرکتی انجام بدهم حدود 40 دقیقه بعد احساس کردم وارد جاده ای خاکی شدند و بعد از آن که چند ساعت مرا مورد آزار قرار دادند در نیمه های شب به مشهد بازگرداندند و رهایم کردند... قربانی دیگر هم حال و روز مناسبی نداشت اما از این که با تلاش پلیس و دستورات ویژه دادستان مشهد، گرگ های زرد را گرفتار در چنگ عدالت می دید، خوشحال بود ، می گفت: دوست دارم لحظه اعدام آن ها را ببینم تا از وحشتم کاسته شود! کاش قانون اجازه می داد حتی خودروی آن ها را نیز در مرکز شهر به آتش می کشیدند... آن روز من از شدت ترس به موجودی "یخ زده" تبدیل شده بودم گیج بودم فقط به خاطر دارم که با مشت به شیشه خودرو می کوبیدم و مشت های محکم آنان را بر نقاط مختلف بدنم احساس می کردم.

اشک می ریختم، التماس می کردم آن ها را به حضرت علی اصغر(ع) قسم دادم اما فایده ای نداشت، فقط به خدا توکل می کردم امیدی به زنده ماندن نداشتم، آخرین نمازم را زیر ضربات مشت ولگد به جا آوردم سرگیجه عجیبی گرفته بودم و تنها صدای تهدید آن ها را می شنیدم که «حرف نزن سرت را می بریم!» ضربات وحشتناکی را با لگد و زانو بر پیکرم می زدند و من فقط دعا می کردم، دهانم بوی خون می داد احساس سرمای عجیبی داشتم تمام بدنم می لرزید که مرا پس از چند ساعت آزار و اذیت در میدان تلویزیون انداختند.

تلفن همراهم زنگ می خورد از عابری پرسیدم اینجا کجاست؟ او که حیران مرا نگاه می کرد گفت: اینجا میدان تلویزیون است!پاسخ تلفن را دادم، مادرم بود. دقایقی بعد پدرم هراسان خودش را به من رساند، اما از دیدن آن صحنه شرمگین، فقط نگاهم می کرد می دانستم چه آتشی در دلش برپاست، اما او پدر بود و بغضش در گلو ماند... از آن شب تا امروز استرس شدیدی دارم تمام بدنم یخ می شود و از تنهایی هراس دارم، اما امیدوارم که دستگاه قضایی این حیوانات کثیف را به سزای اعمالشان برساند. دانشجوی 19ساله دیگری که طعمه گرگ های زرد شده بود در حالی که اشک هایش را پاک می کرد گفت: هیچ گاه فکر نمی کردم روزی این انسان نما ها را گرفتار در چنگ قانون ببینم، اما امروز اگرچه همه هستی ام را از دست داده ام خوشحالم که آن ها به مجازات خودشان در این دنیا خواهند رسید و ادامه داد: آنها با نام های مستعار یکدیگر را صدا می کردند.

وقتی احساس کردم آن ها قصد اذیت مرا دارند گفتم نگه دارید من پیاده می شوم اما وقتی راننده گفت: چقدر هوا سرد است! ناگهان جوانی که در صندلی عقب نشسته بود سیلی به صورتم زد و سرم را به زیر صندلی کشید مقاومت می کردم که بتوانم فرار کنم ولی راننده گفت: چاقو را به پهلویش فرو کن تا بداند با کسی شوخی نداریم! دهانم را گرفته بودند نمی توانستم نفس بکشم از شدت وحشت حتی نمی توانستم جیغ بزنم، خیلی کتکم زدند تا به بیراهه ای در جاده رسیدند.

در تاریکی شب تنها امیدم به خدا بود و التماس می کردم که زندگی ام را سیاه نکنند، اما آن ها عینکم را هم شکستند می گفتم شما را قسم می دهم نگذارید زندگی ام به تباهی کشیده شود. آینده ام نابود می شود هرچه بخواهید می دهم فقط رهایم کنید و دیگر با آخرین ضربه مشت چیزی نفهمیدم... حدود ساعت یک بامداد بود که مرا در شهر رها کردند و گفتند که باید خلاف جهت خودروی آنها حرکت کنم، اما من چیزی نمی فهمیدم به سختی خودم را به منزل رساندم نمی دانم مادرم با دیدن آن وضعیت چه حالی داشت اگرچه از آن شب تاکنون کابوس های وحشتناک می بینم و فریاد کنان از خواب بیدار می شوم و ...

سابقه خبر

۲ جوان شیطان صفت که با استفاده از یک دستگاه تاکسی زرد رنگ برون شهری، دختران جوان را به جاده فریمان می کشاندند و آنان را مورد آزار و اذیت های به عنف قرار می دادند با تلاش کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی و صدور دستوراتی از سوی قاضی سیدجواد حسینی هفدهم آذر گذشته در چنگ قانون گرفتار شدند. این دو که به گرگ های زرد معروف شدند اولین طعمه خود را نوزدهم آبان گذشته در مشهد ربودند که بلافاصله پس از اعلام گزارش یکی از طعمه ها، دادستان مشهد با صدور دستورات ویژه ای از کارآگاهان پلیس خواست تا با بسیج کامل امکانات، این پرونده را با جدیت دنبال کنند. پس از دستور دادستان و با نظارت سرهنگ بیدمشکی رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی گروهی از کارآگاهان زبده اداره جنایی مامور رسیدگی به این پرونده شدند. آنان با کسب دستور از «قاضی حسینی» موفق شدند در مدت کوتاهی عاملان آزار و اذیت دختران را که به گرگ های زرد معروف شدند دستگیر کنند و به پنجه عدالت بسپارند.

منشور تربیتی کودک

اگر سلوک و رفتار با کودک همراه بردباری و تحمل باشد، کودک صبر و استقامت را می آموزد.

اگر سلوک و رفتار با کودک همراه عدالت و مساوات باشد، کودک عدالت خواهی را می آموزد.

اگر سلوک و رفتار با کودک همراه دشمنی و خصومت باشد، کودک عناد ورزی و کینه توزی را

می آموزد.

اگر سلوک و رفتار با کودک همراه نام و یاد خدا باشد، کودک خداشناسی را می آموزد.

اگر سلوک و رفتار با کودک همراه درستی و صداقت باشد، کودک درستکاری و راست گویی را

می آموزد.

اگر سلوک و رفتار با کودک همراه استهزا و ریشخند باشد، فردی خجالتی و متزلزل بار می آید.

اگر سلوک و رفتار با کودک همراه تشویق و تحسین باشد، فردی متکی به نفس بار می آید.

اگر سلوک و رفتار با کودک همراه زور و پرخاشگری باشد، فردی مضطرب و پرخاشگر بار

می آید.

اگر سلوک و رفتار با کودک همراه راز داری و اعتماد باشد، فردی امین و راز دار بار می آید.

اگر سلوک و رفتار با کودک همراه توجه و تایید بیش از حد باشد، فردی از خود راضی و خود

بزرگ بین بار می آید.

اگر سلوک و رفتار با کودک همراه سرزنش و تحقیر باشد، فردی گوشه گیر و خود کوچک بین بار

می آید.

اگر کودک در دوران رشد احساس امنیت و ایمنی کند، فردی استوار و ثابت قدم بار می آید.

اگر کودک به قدر کافی در بازی های گروهی شرکت کند، فردی اجتماعی بار می آید.

اگر رفتارهای کودک مورد سوال و جواب قرار گیرد، فردی مسوول بار می آید.

اگر به رفتارهای درست کودک توجه شود یا پاداش داده شود، فردی قدر شناس بار می آید.

اگر به سوال های کودک با دقت و ساده پاسخ داده شود، فردی کنجکاو بار می آید.

اگر زندگی کودک مبتنی بر برنامه و اصول و ضوابطی باشد، کودک نظم و ترتیب را می آموزد.

اگر در تماس با کودک به قول های داده شده عمل شود، کودک وفای به عهد را می آموزد.

اگر رفتارهای درست کودک مورد تایید و تصدیق قرار گیرند، موجب اعتماد به نفس او می شود.

اگر کودک در دوران رشد به قدر کافی دوست داشته شود، یاد می گیرد خود و دیگران را دوست

بدارد.

عنوان کتاب:  اصول برقراری رابطه انسانی با کودک و نوجوان

نویسنده:  دکتر احمد به پژوه

تحول

طرح تحول سلامت که در دولت یازدهم انجام گرفته است و در حال تکمیل نهایی است یکی از بزرگترین و بهترین طرحی است که در نظام جمهوری اسلامی تا به حالا شکل گرفته است و این طرح در راستای آرمانهای انقلاب و عدالت اجتماعی شکل گرفته است.گرچه این طرح میتوانست خیلی سالها پیش انجام میگرفت ولی بهرحال کار بزرگ و قابل تقدیریست که در این دولت شکل گرفته است و باعث آرامش و امید مردم در بحث بهداشت و سلامت شده است.مردم ایران از روز اول انقلاب تا به امروز کارنامه نظام و دولتها را بر اساس حرکت به سمت تحقق آرمانهای انقلاب میسنجند و اعتقاد اکثریت مردم بر این است که با توجه به اینکه کارهای بزرگی برای آبادانی کشور صورت گرفته است باز میتوانست کارهای بیشتری بخصوص در زمینه عدالت اجتماعی شکل میگرفت و انتظار مردم کارهایی در حد همین طرح تحول سلامت است که به راحتی میتوان لبخند رضایت را بر لبان مردم دید.کشور به شدت نیاز به انجام طرح های تحول در زمینه های اشتغال..مبارزه با فسادهای اداری و اقتصادی..توجه به نیازهای جامعه کارگری کشور و موارد دیگر دارد و مادامی که دولتی در عمل و نه در شعار در راستای این طرحهای عدالت محور گام بردارد باعث افزایش رضایتمندی مردم نسبت به دولت و نظام اسلامی خواهد شد که همان تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی است.