اللهم عجل لولیک الفرج
روزها را به امید آن که نگاهت فردا بر پهنای آسمان درخشیدن گیرد
به شبهایم گره میزنم و دست بر دعا
انتظار فردایی را میکشم که از حریم امن خویش درآیی
و دلدادگان دیرینهات را با آب زلال مهربانیات سیراب کنی.
هر شب که ماه بر آسمان میافتد،
غمی دلگیرتر از همیشه تمام وجود عاشقانت را میگیرد و امید دیدنت باز
حماسه شاعرانه میآفریند و شعر هجران به شعر انتظار تبدیل میشود
و شاعر چشمهایت در لابلای ابیات
ترکخوردهاش به دنبال تو میگردد
شاعران انتظار در غم هجرانت غزلها را جامه امید میپوشند و
الهههای شعرشان هر لحظه به امید وصالی بزرگ،
در آسمان آبی دلدادگی به رقص درمیآیند.
راستی تو از طلوع کدامین خورشید جمعه سر بر خواهی آورد
و از میانه کدامین آدینه دست مرا خواهی گرفت.
من قرنهاست که انتظارت را میکشم.
بیآن که دیده باشمت، از تو خاطرهها دارم و بی آن که دستهایت را
گرفته باشم، دستهایم بوی تو را میدهند.
تو را نادیدن ما اگر غم نباشد مرا نادیدنت تنها غمم هست.
حکایت من را از زبان تمام عاشقانی بپرس که با امید دیدارت
راه دیار دیگر را در پیش گرفتند و عاشقانهشان
را به سوی سرزمین دیگری روانه کردند.
این حکایت من و تمام آنهایی است که روز و شب را با نامت پیوند
میزنیم و لحظهها را میشماریم تا شاید به آدینه موعود برسیم.
تو می آیی
در حالی که دستهایت پر از گلهای نرگس است
تو دل سرد یکایک ما را با نواهای گرمت آفتابی می کنی
و کعبه عشق را در آنها بنا خواهی کرد.
تو می آیی و دست نوازش بر سر میخک هایی
خواهی کشید که باد کمرشان را خم کرده است.
تو حتی بر قلب کاکتوسها هم رنگ مهربانی خواهی زد
7 الی 8 دی ماه} اعلام آمادگی در دفاع از حقوق آزادگان ومحکی برای تمام ادعاهاست،این نشست ازآن جهت مهم است.
که بگوییم آزادگان هستند،وهنوز نفس می کشند، ،نشست تهران .هشداروپیام،به مسولین ،نامرئی!!!! شرکت خود کفایی واقتصادی آزادگان است، که گوش هایشان را پنبه گذاشته، وچشمها یشان رابرای ندیدن حقوق 23 ساله ی آزادگان بسته اند.
نشست تهران..محلی برای شعار وشعور است.ومیدان عمل،،این نشست پایانی برای،پاک کردن اشک، از چشمان تمساح است!!!همانطورکه مستحضر هستید.مبنای کارگروه پیگیر اموال، احترام به همه ی تفکرات وسلیقه ها بوده،کما اینکه،به کرات،وبا کمال احترام،با، عنوان همدلی،ازوبلاگ نویسانی که،عضو کار گروه نیستند،جهت هم اندیشی،واحترام به حقوق آزادگان،دعوت به عمل آمد.که در ابتدا،با اکراه واصرار،اعلام حضور نموده،سپس،صرفا به خاطر.تایید نمودندوکامنت..دوستان آزاده،سقف آسمان فرو ریخت. وآمال و آرزوهای آزادگان هم به باد رفت!!.
اما بنده مانده ام..با این تفکر وظرفیت چگونه می توان به یک انسجام در نحوه ی پیگری مطالبات آزادگان رسید،،،ولی باورم میگوید. اراده ای برای این حضور اساسا وجود ندارد.وکماکان با احتیاط ورعایت جوانب.. کنار کشیده اید،و دلیل آن قطعا برای مشخص نشدن مواضع اصلی خودشان می باشد وگرنه چه لزومی دارد با جریان آب شنا کنند و شفافیت در عمل را کنار بگذارند. اینک هنگامه تلاش اصلی برای حق خواهی است .
به هر حال امیدوارم که اشتباه کرده باشم.وحضورتان درنشست ،تهران مسجل شود .همانطورکه شاهد هستید..حضورهمسران گرانقدر آزاده،فرزندان عزیز آزاده این بشارت را به ما می دهد،که کمپین، حق خواهی به خانواده ی آزادگان رسیده،زمان بی تفاوتی به پایان رسیده،نظارگر بودن یعنی،حق دیگران را پایمال کردن،حضور یعنی اعتقاد به حق خود..آزادگان بارها، با متانت،آزادگان باره ها، با احترام از مسولین، و مدیران ارشدشرکت خود کفایی،شفاف سازی اموال ومطالبات خود رادرخواست کرده اند.پس از ماه ها انتظارهنوزپاسخی دریافت نکرده اند.آزادگان باید چکا ر کنند.
این بی تفاوتی شما چه توجیهی دارد؟ آزادگان همچنان منتظرند قبل از هراقدامی.. به حق ومطا لباتشان احترام بگذارید وبا دعوت صادقانه ازاعضای کار گروه..به این انتظارغیر قابل تحمل پاسخی شایسته دهید. درغیراینصورت آزادگان در چارچوب قانون،اقدام به هر عملی را برای خود محفوظ و عواقب حقوقی وصنفی. این حق طلبی ،به عهده ی کسانی خواهد بود.که این مطالبه و حقوق را به رسمیت نمی شناسند. سایه باکمی تغییر