گلچین مطالب فارسی

گلچین مطالب فارسی، دانلود فیلم و آهنگ، اس ام اس جدید، دانلود عکس، بیوگرافی، اخبار ورزشی

گلچین مطالب فارسی

گلچین مطالب فارسی، دانلود فیلم و آهنگ، اس ام اس جدید، دانلود عکس، بیوگرافی، اخبار ورزشی

سلام آبجیای عزیزدلکمچند وقت پیشا یه کتابی رو خوندم و تمومیدم که اینقده جذاب بود اینقده جالب انگیز بود که همینطور ذوق مرگیاتم فوران میکرد خیلی داستانای عجیبی توش بود که عمرا تا حالا نشنیده بودم از هر کتاب داستانی جالب تر بود کلا ما دو دسته کتاب داریم.یه دسته توی کتابخونمون هستن و دسته ی دیگه به دلیل کمبود جا در کتابخونه بالای راه پله ها پشت در پشت بوم هستن.رو پشت بوم نه ها

این عسک کتابخونه ی ما که از قبل به دنیا اومدن من اینو خریده بودنقدمتش زیاده

کتابی که میگم این کتابه

خیلی جالب بود یک داستانایی توش بوددددددددددد که حال ندارم بگم چه داستانایی 

خلاصه اینطوریاس که من یه شب اینو خوندم .بعد دیگه حرف زیاد نزنم دو سه تا پیامه بجوابم.خیلی پیاما رو نشستم تایید کردم خیلیا رو هم حذفیدم یعنی خصوصیا و فحشا رواز 1090 تا تقریبا تونستم برسونم به 870.

خب آّجی ماهی سیا خوفی آیا؟عزیزدلم اینجا واسه سبزیکاری و کلا کاشتن همه چی توی همه نوع جایی نوشتم دلیل سبز نشدن رو هم نوشتم.فصل کاشت بعضی چیزا رو هم نوشتم عزیزم

http://wizardry.blogfa.com/post-2044.aspx

ان شائ الله که باغچتون سرسبز میشه و عسکشم نشون من میدید

آبجی همای عزیزم در مورد اینکه توی کودکی چه فکرایی داشتم و چقد بهشون رسیدم.اااااااااااا هر چی فکر میکنما میبینم کلا من چقد توی کودکی کم فکر میکردم من کلا هیچ وقت آینده نگر نبودم در مورد زندگی آیندم حتی الانمم نیستم یعنی هیچ وقت برنامه خاصی نداشتم که حتما به هدفم برسممن بچه بودم همش میگفتم دوس دارم دانشمند بشم چون میکروسکوپ دوس داشتم خیلییییییییییی فقط به خاطر میکروسکوپش میخواستم دانشمند بشم کلاس اول که رفته بودم روز اول معلممون از همه پرسید واسه شغل اینده بعد من که گفتم دانشمند میخوام بشم کلی خندیدهمه میخواستن دکتر بشن  کلا یه دانشمند کم داشتن که من اومدم

بچگیم کلا وقت فکر کردن نداشتمبیش از حد شلوغ بودم و همش پی بازی و دردسرمامانم همیشه اینطوری بود از دستم ولی جلو غیر خونوادم خیلیییییییییییی مظلوم بودمپیش مامانم مینشستم و تکون نمیخورم.همچین بچه ی وارسته ای بودم

تا دبیرستانمم اینطوری بودم اصن آینده نگری نداشتمکلا دوران بچگیه من تموم نمیشه

من اخه مثلا نمیتونم بشینم درس بخونم اعصابم خورد میشه چون میخوام کلی کارای مختلف بکنم بعد همین فکر اینکه درس دارم اعصابم خورد میشه خیلی.واسه همین هیچ وقت با درس خوندن واسه آیندم برنامه ریزی نکردمکه مثلا با درس خوندن یه هدفی رو پیش بگیرم

اصن یادم نمیاد من برنامه ای داشتم واسه ایندم یا نه خب میگفتم فوقش درسم تموم میشه بعدش فک میکردم پسرا آدمن بعدش آدم شوهر میکنه و زندگی آروم و ساده و عخشولانه ای در پیش میگیره .توهمات فانتزی که دیدم آدم کجا بود مامانم راست میگه.کلا هم دیدید وقتی آدم خودش بدش نیاد از طرف، خونواده میگن نه بعد وقتی اونا خوششون بیاد ما میگیم نه .و اینطوری میشه که الان در خدمت هم هستیم

البته توی بحر قضیه که برید بدم نشده ها .تصور کنید مثلا یکی از اون طرفا میگرفت. الان یه چند سالی بود که شب جمعه ها با دو سه تا بچه داریم میریم خونه باباهامونو و میایم خب الانم که گفتما به مجرد بودن خودم غبطه خوردم چه تصورات وحشتناکی

یه فکرای دیگه ی بچگیم این بود که کاشکی مدرسه نبود روزا توی خونه بودم چه کارا میکردم.الان چند سالیه که به آرزوم رسیدماهان واقعا یکی از فکرام این بود که خونمون یه جوری باشه که از حیاط تا توی ساختمون کلی پله برم بالا تا برسم به حال جدی از آرزوهای بزرگ من بود.همیشه از حیاط مستقیم میرفتیم توی حال یا فوقش دوتا پله بوداینجا به ارزوم رسیدم

کلا نتیجه میگیریم که من اصن از بچگی تا الانم اصن آینده نگری نداشته و الان خودمم این موضوع رو فهمیدم

کلا هم 99 درصد این قانون صحت داره که:

وقتی به چیزی که برات آرزو بوده میرسی ، تازه میفهمی که آرزوش از داشتنش قشنگتره

پس زیاد غصه آرزوهامونو نخوریم

در مورد اینکه آدم یا ازدواج کنه یا مستقل بشه من اصن موافق نیستم نباید یه جوون هیچ وقت تنها زندگی کنه چه پسر چه دختر. از تمام جوانبشم که بگذریم هر چقدر محیط خونه اعصاب خورد کن باشه و آرامش نداشته باشه بازم بهترین جا واسه زندگیه.همیشه توی هر شرایطی چیزایی هس که آدمو توی همون شرایط هم راضی و خوشحال کنه

بعد آجی من اون قانون جذب رو نیدونم چیه؟

بعد اینکه امیدوارم عزیزم لیسانستو هم ان شائ الله به سلامتی و راحتی بگیری و تموم بشه راحت بشی مطمئن باش عزیزم توی همه ی زندگیا مشکلات و بساطایی هس که فقط خودشون خبر دارن دیگه آدم دلش به خدا خوشه و آدم اینطوری شاده نه به گذشته فکر کن نه به آینده من یه حدیثم دیده بودم که میگفت همیشه در حال زندگی کنید واقعا هم اینطوری خوبه وگرنه که آدم سرسام میگیرهموفق باشی عزیزم

خب دیگه فعلا برم بچه ها.یا علی تا بعد

ترسالی ها و خشکسالی های دلاری

 

هفت سال پرباران خواهیم داشت و پر محصول، پس از آن هفت سال خشکسالی خواهد آمد و... این پاسخ جناب یوسف علیه السلام است در تعبیر خواب حاکم مصر، که در عالم خواب دیده بود ۷ گاو لاغر آمدند و ۷ گاو چاق را خوردند.

معبران درگاه، از تعبیر درماندند، تا ساقی حاکم پس از سال ها یاد هم زندانی معبر خویش بیفتد و ماجرا چنان است که دانی و دانیم و دانند همه. پس از این تعبیر هم حاکم خود حضرت یوسف را به تدبیر امور خواند تا مصر را از آن بحران هولناک برهاند و چنین بود که یوسف سفرهای استانی خود را آغاز کرد و برنامه ها ریخت و طرح ها درانداخت که نتیجه آن نه تنها به سلامت عبور دادن مصر از برهوت خشکسالی و کوچ مشکلات بود که سفره بسیاری از مردم دیگر مناطق از جمله کنعان و برادران کنعانی خویش را هم از قحطسالی نجات داد اما...

اما نمی دانم این جا، در ایران کسی خواب ندید و یا به فراست سیاسی درنیافت که پس از ترسالی و رونق نفتی که بشکه ای به صد و بیست، سی دلار رسید، سال های خشک نفتی هم می تواند در پیش باشد؟ بله در دو دولت دکتر احمدی نژاد، بنا به آمار معروف و مکرر، ۷۰۰ میلیارد دلار نفت فروختیم و قاعده این بود که «مدعیان مدیریت جهانی»، چند سال بعد کشور خودشان را هم برنامه می ریختند. کاری می کردند تا صندوق توسعه ملی آن قدر پر می شد و می ماند که سال های قحطسالی که نفت به چهل و چند دلار رسید هم دچار مشکل نشویم. اما، تدبیر نشد، از آن همه دلار نفتی، فقط حسرت برای این روزها ماند.بگذریم، ۸ سال پر از باران دلار گذشت، بی آن که به اندازه لازم ذخیره کرده باشیم و حالا، سال هایی رسیده است که دشمن برای خشک شدن این زمین تلاش می کند. همه سویه هم می کوشد، اما... اما باید «امروز» به رغم کاهش قیمت نفت، به رغم تحریم ها، مسئولان و به ویژه دولت به تدبیر برخیزند. هنر مرد، عبور دادن سلامت خانواده از کوچه مشکلات است و هنر دولتمردان باید عبور دادن سلامت کشور از دالان تنگ تحریم ها و توطئه ها و خشکسالی باشد. هنری که می تواند در ساحت اقتصاد مقاومتی تعریف شود و «تهدید» به وجود آمده را به چنان فرصتی تبدیل کند که در قحطسالی نفت هم، پایمان بر منافع کلان و آرمان هامان نلرزد. این هم وظیفه «روحانی» است تا به مدد «سرهای پر» از ایمان و برنامه و بر اساس ظرفیت ها و فرصت های موجود، کاری کند که نگاه ها به داخل و به نقطه های «امید» حقیقی دوخته شود. «تدبیر» هم همین را اقتضا می کند؛ ایستادن روی پای خود، برنامه ریزی روی چشمه و قنات خود و چشم بستن از سراب های دوردست که اگر کنارش هم برسی، خیالی بیش نخواهد بود. منتظریم روحانی به اقدام برخیزد...

خراسان - مورخ چهارشنبه 1393/10/24 شماره انتشار 18882 /صفحه16/بدون موضوع

روزنامه سرخاب از وضعیت هشدار آمیز فرهنگی در قره داغ نوشت

یکی از دلائل بی توجهی یا کم توجهی به حوزه فرهنگ منطقه تاریخی قره داغ از سوی مسئولان استان جدا از رویکرد مخرب مرکزگرایی، عدم شناخت آنها از این منطقه است. نمی توان این منطقه را در قالب چند شهرستان منفصل مانند شهرستان های دیگر استان و یا کشور دید. همان طور که نمی شود مغان را به چشم یک محدوده جغرافیایی صرفاً محدود در تقسیمات سیاسی کشور دید.

متأسفانه مدیریت فرهنگی این منطقه ضعیف است و فرهنگ سازی و توسعه فرهنگی خیلی کند شده است. این را می توان از مجموعه برنامه هایی فرهنگی که اجرا می شوند و از برنامه های سالانه ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی این منطقه و سایر دستگاه هایی فرهنگی هم متوجه شد. بخش اعظم برنامه ها و حرکت های فرهنگی در شهرهایی مثل تبریز را شهرداری ها انجام می دهند و این در حالی است که شهرداری های این منطقه اساسا ورود چندانی به حوزه فرهنگ ندارند.

امروز روزنامه سرخاب ( چاپ تبریز) اظهارات فرماندار شهرستان کلیبر در جلسه شورای اداری این شهرستان را پوشش داد و گزارشی از آن را در جایگاه تیتر نخست خود  ( قره داغ در وضعیت هشدار آمیز فرهنگی) قرار داد. این جلسه و اظهارات هفته پیش انجام شده است. البته هشدار فرماندار کلیبر عمدتا ناظر بر افزایش آمار طلاق در کلیبر بوده است. آنجا که بابایی؛« روند افزایشی آمار طلاق شهرستان کلیبر را با توجه به صبغه فرهنگی این شهرستان نگران کننده و هشدارآمیز توصیف و خاطر نشان کرد: نهادهای مسئول فرهنگی این هشدار را همین امروز جدی بگیرند». در واقع این گزارش مبتنی بر بررسی وضعیت فرهنگی منطقه قره داغ و در نتیجه برآمدن چنین تیتری از دل آن، نبوده است. 

با وجود این هشداری است که در کل قابل توجه است و امید می رود تکانی را موجب شود.

روش های نوین آموزش قرآن ...

شباهت ها و تفاوت های درس پژوهی و اقدام پژوهی

 شباهت ها:

1-   هر دو (درس پژوهی و اقدام پژوهی) به توسعه و پرورش حرفه‌ای کمک می کند.

2-   هر دو (درس پژوهی و اقدام پژوهی) مشارکتی است.

3-    هر دو (درس پژوهی و اقدام پژوهی) گروهی (تیمی) است ( تاکید بر کار جمعی).

4-   هر دو (درس پژوهی و اقدام پژوهی) چرخه‌ای ( گردشی) است.

5-   هر دو (درس پژوهی و اقدام پژوهی) توسط معلم شروع می شود.

6-   هر دو (درس پژوهی و اقدام پژوهی)، پژوهشی است با سئوال و مسأله‌ای شروع می شود.

7-   هر دو (درس پژوهی و اقدام پژوهی) به ترویج و گسترش علم کمک می کند.

8-   هر دو (درس پژوهی و اقدام پژوهی) ، معلم تازه کار و با سابقه را در کنار هم برای هم آموزی و از دگرآموزی دعوت می کند.

9-   هر دو (درس پژوهی و اقدام پژوهی) نیازمند نقادی فعال و متفکرانه است ( تفکر انتقادی ).

10-هر دو (درس پژوهی و اقدام پژوهی)، زمان و نتیجه (هر دو ) مهم است.

11- هر دو (درس پژوهی و اقدام پژوهی)، تمرکز در مسایل واقعی مدرسه و کلاس است.

12- هر دو (درس پژوهی و اقدام پژوهی)، کاربرد یافته و نتایج در عمل به کار گرفته می‌شود.

 تفاوت ها:

درس پژوهی

درس پژوهی نقطه عزیمت عمل است

هدف درس پژوهی، پرورش حرفه‌ای معلم است

ماهیت درس پژوهی بازاندیشی (تفکر ) است

بهسازی کلاس درس

درس پژوهی فقط در کلاس و مدرسه قابل اجرا است

درس‌پژوهی‌بیشتر ارگانیک‌ و کمتر سیستماتیک است

درس پژوهی خیلی جزیی و محدود است

درس پژوهی گروهی (تیمی ) است

درس پژوهی‌ یا طرح درس و راهنمایی ‌عمل‌ خاصی است

تاکید بر غنی سازی فرآیند آموزش و یادگیری است

برنامه درسی مورد توجه است

درس پژوهی مبتنی بر برنامه درسی است

هدف اساسی یادگیری معلم است

 

اقدام پژوهی

اقدام پژوهی عزیمت تئوری و عمل

هدف اقدام پژوهی، انجام پژوهش در حین عمل

ماهیت اقدام پژوهی تفسیر داده ها

بهسازی فرآیند آموزش و نتیجه بهتر

اقدام پژوهی‌ در‌ همه‌جا، هر سازمانی قابل اجرا است

اقدام پژوهی بیشتر سیستماتیک است

اقدام پژوهی گسترده است

اقدام پژوهی فردی هم می‌شود اجرا شود

راهنمایی عمل خاصی ندارد

شناخت مسأله و بهسازی عمل در مدرسه و سازمان‌های مختلف مورد توجه است

شناخت مسأله و کاربرد یافته در محل کار، مورد توجه است

اقدام پژوهی به برنامه درسی، کاری ندارد

هدف ‌عمده‌ شناسایی و حل کاربرد‌ آن در عمل‌است

... گاف عجیب صداوسیما در برنامه حذف و اضافه ...

گاف سخنان  آقای ضمیری .... البته صحت این داستان و این نامه هنوز به اثبات نرسیده!


با سلام خدمت دانشجو معلمان عزیز دانشگاه فرهنگیان
امروز در برنامه حذف و اضافه شبکه سه در مورد لغو تعهد آموزش و پرورش سخنانی مطرح شد و شبهاتی بوجود آمده لازم دانستم توضیح کوتاهی خدمت شما دوستان عزیز عرض کنم:
بعد از کلی گیرهای حراست صدا و سیما بالاخره به سمت ساختمان تولید سیما رفتم بعد از کلی تشریفات و گریم رفتیم به سمت استودیو 14 سیما، بعد از دیدن تهیه کننده برنامه و اون خانم مجری صحبت هایی رد و بدل شد،بعد آنها داخل اتاق فرمان رفتند چون ابتدا نوبت پخش قسمت جشنواره فیلم دانشجویی بود و دو خانم دانشجو بعد از آنها هم نوبت بنده، از ابتدا قرار بر این بود که من حضوری در سیما باشم و آقای دکتر مهرمحمدی به صورت تلفنی ولی در حین پخش برنامه متوجه شدم که اگر مهمان مرد باشد، مجری نباید خانم بوده که بسیار برایم جای تعجب داشت و مجری مرد آن برنامه نیامده بود و فهمیدم که دیگر امکان حضوری و تصویری نیست بنابراین قرار شد من هم به صورت تلفنی صحبت کنم، بعد از تماس عوامل اتاق فرمان به من گفتند منتظر باش و چند لحظه بعد صدای خانم مجری را شنیدم که گفت بفرمایید من با سلام و تبریک میلاد صحبتم را شروع کردم و با نقل صحبت های مقام معظم رهبری ادامه و بقیه موارد که احتمالا شنیده اید و بعد از چند دقیقه مجری گفت در خدمت یکی از دانشجویان هستیم آقای ضمیری بفرمایید که من فکر کردم صدای من نرفته و در طی اون مدت دکتر صحبت کرده و دوباره مطالب را شروع کردم 
از قرار معلوم دفعه اول اسم و تصویر دکتر مهرمحمدی بود و صدای من...
که خیلی ها را به اشتباه انداخت...
بعد از متوجه شدن قضیه توسط تماس دوستان به عوامل برنامه بارها گفتم که مجری اعلام کنه و تصحیح کنه که نمیدانم به چه علت این کار را انجام نداد 
حتی آقای مهر محمدی که تماس گرفتن بهشون گفتن در فرصت های بعد...
این کل ماجرا بود خواهش می کنم اطلاع رسانی کنید و احیانا اگر کسی دچار اشتباه نشده باشد
حامد ضمیری 
دانشجوی دانشگاه فرهنگیان
.