بسم الله الرحمن الرحیم
فوری مهم فوری
خبرهای جدید در راه است
با سلام خدمت شما محبین اهل بیت علیه السلام بعد از
8 ماه تعطیلی وب عشق علیه السلام دوباره شروع
به فعالیت خواهیم کرد اما به زودی منتظر افتتاح
سایت بزرگ عشق علیه السلام بمانید متاسفانه
دامنه سایت عشق علیه السلام مسدود شده است
و وب ما با همین آدرس تا اطلاع ثانوی خواهدبود
eshghejonoon.blogfa.com
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم اجمعین
متن زیر بخشی از سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین سید محمد مهدی میرباقری در جمع شاعران شعر آیینی است که بیستم دی ماه ۱۳۹۲ در شهر قم برگزار شده است:
در زیارت امین الله آمده است «وَ مَوَائِدَ الْمُسْتَطْعِمِینَ مُعَدَّه»، یعنی اگر کسی وارد محیط ولایت حضرت امیر (علیه السلام) شد، آنجا سفره هایی برای طالب طعام آماده شده است. ما باید از در خانه امیرالمومنین این طعام ها را بگیریم و بعدا این طعام ها را به مومنین و دوستان اهل بیت (علیهم السلام) برسانیم، و این جزو افضل عبادات است. جای دیگر هم در نزنید چون خبری نیست. من همیشه گفتم زشت است که شیعه امیرالمومنین (علیه السلام) به سراغ اندیشه بشری دیگر برود. چطور انسان حضرت را رها کند و برود ببیند که دیگران چه گفتند! فیلسوفان مدرن که دیگر هیچ. آنها پرچم داران شیطنت در جهان هستند و جز «ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْض»(نور/۴۰) چیزی دستشان نیست…
برای مشاهدۀ کامل متن به ادامۀ مطلب مراجعه کنید
قال مولانا الصادق علیه الصلوة و السلام؛ رحم الله شیعتنا، شیعتنا والله هم المؤمنون، فقد شارکونا فی المصیبة بطول الحزن والحسرة...
پرواضح است بعد از شهادت خاتم النبیین و رحمة للعالمین (صلی الله علیه و آله و سلم) دشمنان خاندان مطهّر وحی صلوات الله علیهم اجمعین کمر در محو و اضمحلال آن مکتب نبوی و علوی بستند و کودتاگران سقیفه خلافت را از محور عصمت و رسالت دور کردند و بزرگترین و هولناکترین جنایت را در تاریخ بشریت رقم زده و به جمیع ماسوی الله ظلم و تعدّی نمودند. به فرموده امام ششم صلوات الله علیه: روز سقیفه و آتش زدن باب وحی الهی باب امیرمؤمنان (علیه السلام) و حسن و حسین و فاطمه و زینب و ام کلثوم و فضه: و شهادت محسن (اولین شهید مکتب علوی علیه السلام) با لگد و ضرب و شتم یگانه یادگار احمدی (صلی الله علیه و آله) بزرگترین و دردناکترین و تلخترین مصیبت بشریّت و اصل یوم العذاب است. (1)
آری این ایام، ایام هتک جمیع حرمت ها و زحمات انبیاء و اوصیاء می باشد، انّا لله و انا الیه راجعون، و از بدیهیات است در این برهۀ از زمان که دشمنان تشیع در جمیع انحاء عالم علیه فرهنگ علوی و اهل بیت متحد هستند، موالیان و دوستداران علوی و فاطمی (علیهما السلام) به فرموده امام ششم (علیه السلام) و بر طبق سیرۀ مستمرّۀ علماء ربانی ایدیهم الله تعالی و توصیه اکید حضرت آیت الله العظمی سید محمد صادق روحانی (دام ظله) و سلف ماضیۀ رحمهم الله باید به اقامة عزاء و ماتم اعم از برگزاری مجالس و ادامه پوشیدن لباس مشکی و بر افراشتن بیرق عزاء بعد از ماه محرم و صفر تا منتصف شب نهم ربیع المولود که آغاز امامت مولانا صاحب الزمان ارواح العالمین له الفداه و عیدالله الاکبر و فرحة الشیعة، می باشد اقدام نمایند. بدون تردید اتفاقات هفته اول بعد از ماه صفر، ریشه و اصل همه مصائب است و کسانی که سعی دارند عالماً و عامداً و چه بسا جاهلاً این ایام را تضعیف و بی اهمیّت جلوه دهند مرتکب گناهی بس عظیم هستند و الی الله المشتکی. اللهم عجّل فرجه و انصر الشیعه بفرجه آمین رب العالمین.
جنگ و زن : از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که هر کس در هر ماه، سوره های انفال و توبه را قرائت کند، هرگز گرفتار نفاق نخواهد شد و از شیعیان حضرت علی (علیه السلام) خواهد بود.سوره مبارکه «انفال» هشتمین سوره قرآن کریم است که پس از سوره اعراف و قبل از سوره توبه در قرآن کریم قرار دارد.
نزول عذاب و آمدن طوفان
نوح (علیه السلام ) (همچنان که از سوره هود و مؤ منون استفاده مى شود) مشغول ساختن کشتى بود تا این که آن را به اتمام رساند و امر خداى تعالى مبنى بر نزول عذاب صادر شد و آن تنور (113) شروع به جوشیدن کرد. در این هنگام خداوند به او وحى کرد که از هر حیوان یک جفت نر و ماده سوار کشتى کند و نیز اهل خود را به جز افرادى که مقدر شده بود هلاک شوند، یعنى همسرش که خیانتکار بود و فرزندش که از سوار شدن امتناع کرده بود و نیز همه کسانى که ایمان آورده بودند، سوار کند.
از سوره قمر استفاده مى شود که همین که آنها را سوار کرد خداى تعالى درهاى آسمان را به آبى ریزان باز کرد و زمین را بصورت چشمه هایى جوشان بشکافت ، آب بالا و پایین براى محقق شدن امرى که مقدر شده بود دست به دست هم دادند رفته رفته آب زمین را فرا گرفت و بالا آمد و کشتى را از زمین جدا کرد.
مسافران کشتى حضرت نوح (علیه السلام )
در این که طى مدت طولانى دعوت نوح به خداوند چند نفر به او ایمان آوردند و در کشتى سوار شدند، اختلاف است . اما قرآن کریم به اجمال مى فرماید: ((و جز اندکى به او ایمان نیاوردند (114))).
جمعى از مفسران گفته اند، کسانى که به او ایمان آوردند، جمعا هشتاد نفر و به گفته برخى دیگر هشتاد و هفت نفر بودند که هفتاد و دو نفر آنها از مردان و زنان قوم او و شش نفر دیگر پسران و زنانشان بوده اند.
آنچه مسلم است ، ایمان آورندگان گروه اندکى بوده اند، که سه پسر نوح به نام هاى سام ، حام و یافث به همراه زنانشان از آنان بوده اند. مورخان معتقدند که تمام نژادهاى امروز کره زمین به سه فرزند نوح باز مى گردد، از نژاد حامى در منطقه آفریقا ساکنند و از نژاد سامى در خاورمیانه و خاور نزدیک سکنى دارند و نژاد یافث را ساکنان چین مى دانند.
داستان پسر نوح (علیه السلام )
قرآن کریم به همسر (115) و فرزند بى ایمان نوح اشاره مى کند که بر اثر انحراف و همکارى با گناهکاران از مسیر ایمان خارج شدند؛ حق سوار شدن بر کشتى نجات را نداشتند زیر شرط سوار شدن بر کشتى ایمان بود. همچنین قرآن ، به استقامت و استوارى این پیامبر بزرگ اشاره مى کند به طورى که محصول سالیان بسیار دراز و تلاش پى گیر نوح (علیه السلام ) در راه تبلیغ آیین خویش ، جز ایمان آوردن گروهى اندک نبود که حضرت نوح براى هدایت هر یک از آنان به سوى خدا به طور متوسط ده سال زحمت کشید! زحمتى که مردم عادى حتى براى هدایت و نجات فرزندشان تحمل نمى کنند.
کنعان پسر نوح در زمره دشمنان آن حضرت به سر مى برد و به دین و آیین او ایمان نیاورده بود. در آن هنگام که آب از هر سو زمین را فرا گرفت و نوح و همراهانش در کشتى قرار گرفتند، ناگاه چشم نوح به کنعان افتاد که مانند دیگران براى نجات خود تلاش کرد و مى خواست به هر وسیله اى خود را از غرق شدن نجات دهد. به فرموده قرآن نوح فرزندش را که در کنارى جدا از پدر قرار گرفته بود مخاطب ساخت و فریاد زد: پسرم ! با ما سوار شو و با کافران مباش (116)، که فنا و نابودى تو را در بر خواهد گرفت . ولى آن فرزند لجوج و کوتاه فکر به گمان این که با خشم خدا نیز مى توان مبارزه کرد و فریاد برآورد: ((پدر! براى من نگران نباش . به زودى به کوهى پناه مى برم که دست این سیلاب به دامنش هرگز نخواهد رسید و مرا در دامان خود پناه خواهد داد (117))). نوح (علیه السلام ) باز ماءیوس نشد و بار دیگر به اندرز و نصیحت فرزند کوتاه فکر پرداخت تا شاید از مرکب غرور و خیره سرى فرود آید و راه حق پیش گیرد، از این رو گفت : ((فرزندم ! امروز براى هیچ قدرتى در برابر فرمان و عذاب الهى پناهگاهى وجود ندارد و تنها کسانى که مورد رحمت الهى قرار گیرند، اهل نجات هستند... (118))).
در این هنگام موجى برخاست و فرزند نوح را چون پر کاهى از جا کند و درهم کوبید ((و میان پدر و فرزند جدایى افکند و او را در صف غرق شدگان قرار داد (119))).
هنگامى که نوح فرزند خود را در میان امواج دید، عاطفه پدرى به جوش آمد و به یاد وعده الهى درباره نجات فرزندش افتاد و رو به درگاه خدا کرد و گفت :
((پروردگارا! پسرم از اهل من و خاندان من است و تو وعده فرمودى که خاندان مرا از طوفان و هلاکت رهایى بخشى (120))).
پروردگار در پاسخ نوح فرمود: ((اى نوح ! او از اهل تو نیست ! بلکه او عملى است غیر صالح و حال که چنین است ، آنچه را از آن آگاه نیستى از من تقاضا مکن . من به تو موعظه مى کنم تا از جاهلان نباشى (121))).
نوح دریافت که این تقاضا از پروردگار درست نبوده است و هرگز نباید نجات چنین فرزندى را مشمول وعده الهى بر نجات خاندانش بداند. از این رو به پروردگارش گفت : ((پروردگارا! من به تو پناه مى برم از این که چیزى از تو بخواهم که به آن آگاهى ندارم و اگر مرا نبخشى و مشمول رحمتت قرار ندهى ، از زیانکاران خواهم بود (122))).