گلچین مطالب فارسی

گلچین مطالب فارسی، دانلود فیلم و آهنگ، اس ام اس جدید، دانلود عکس، بیوگرافی، اخبار ورزشی

گلچین مطالب فارسی

گلچین مطالب فارسی، دانلود فیلم و آهنگ، اس ام اس جدید، دانلود عکس، بیوگرافی، اخبار ورزشی

طلاق

طلاق های روبه افزایش طلاق: الان آمار طلاق درجامعه ی ما نسبت به گذشته بالا رفته است و با پنهان کردن این واقعیت هم مشکل حل نمی شود. این واقعیت نیاز به آمار دادن هم ندارد. اگر شما به آمار طلاق در اطراف خودتان (بیست سال پیش) نگاه کنید با آمار طلاق در الان به این واقعیت می رسید که آمار طلاق، آمار تاسف باری است. طلاق چه ارتباطی با سخت شدن ازدواج دارد؟ وقتی آمار طلاق زیاد می شود یعنی وقتی تعداد طلاق در اطراف جوان بالا می رود یک ناامنی در جوان رخ می دهد و جوان احساس می کند که با ازدواج دارد وارد یک دردسر بزرگ می شود. وقتی می بیند که در اطرافش طلاق زیاد است به این نتیجه می رسد که نمی خواهد وارد یک راهی بشود که آخرش جدایی است .یا اینکه به این نتیجه می رسد که این ازدواج را آنقدر سخت بگیرد که راه طلاق را ببندد. پس وقتی آمار طلاق بالا می رود انگیزه ی ازدواج پایین می آید. مثلا شما می خواهید زمینی بخرید و آنرا بسازید ، اگر به شما بگویند که این منطقه زلزله خیز است و ممکن است که خانه ها خراب بشود، انگیزه ی شما برای خرید زمین کم می شود. وقتی جوان می بیند که عده ای ازدواج کرده اند و دو نفری وارد این عرصه شده اند ولی تنها برگشته اند، بطور طبیعی انگیزه اش برای ساختن زندگی و ازدواج کم می شود.13

اعتیاد یک مساله اخلاقی نیست

 کسانی که معتاد می شوند افرادی سست عنصر و بی اراده یا از لحاظ اخلاقی فاسد نیستند. چنین برداشت نادرستی سبب می شود تا بسیاری از از ما معتادان نتوانیم درخواست کمک کنیم و از این که معتادیم احساس شرمساری کنیم، کاری که هیچ نتیجه مثبتی به همراه ندارد. معتادان به علت احساس شرمندگی، ترس، خشم و و عذابی که می کشند به حمایت نیاز دارند نه چیز دیگری که حال آنها را نسبت به خودشان بدتر کند. واقعیت این است که اعتیاد یک عارضه و ناراحتی جسمی در مغز است که منجر به اختلال در فعالیت آن می شود معتادان و کسانی که آنها را دوست دارند به سختی حاضرند به این واقعیت تن دردهند که اعتیاد نوعی بیماری است و همین امرسبب می شود تا فرد معتاد احساس شرمساری کرده و با انکار اعتیاد خود، بخواهد ثابت کند که اوضاع را تحت کنترل دارد.

نکاتی چند درمورد روشهای صحیح مطالعه

 

بارها شنیده ایم که دانش آموز یا دانشجویی می گوید :

(( دیگرحال و حوصله خواندن این کتاب را ندارم ))یا ((آنقدرازاین کتاب خسته شده ام که قابل گفتن نیست))ویا ((هرچقدرمیخوانم مثل اینکه کمتر یاد می گیریم))ویا ((ده بار خواندم و تکرار کردم ولی بازهم یاد نگرفتم))به راستی مشکل چیست ؟ آیا برای یادگیری درس واقعا" باید 10 بار کتاب را خواند ؟ آیا باید دروس خود را پشت سرهم مرورکرد؟وآیا بایددهها بار درس راتکرارکردتا یادگرفت ؟ مطمئنا" اگر چنین باشد ، مطالعه کاری سخت و طاقت فرسا است . اما واقعیت چیزی دیگر است . واقعیت آن است که این گروه از فراگیران ، روش صحیح مطالعه را نمی دانند و متاسفانه در مدرسه و دانشگاه هم چیزی راجع به چگونه درس خواندن نمی آموزند . یادگیری و مطالعه ، رابطه ای تنگاتنگ و مستقیم با یکدیگر دارند، تا جایی که می توان این دو را لازم و ملزوم یکدیگر دانست. برای اینکه میزان یادگیری افزایش یابد باید قبل از هرچیز مطالعه ای فعال و پویا داشت .

شیوه صحیح مطالعه ،چهار مزیت عمده زیر را به دنبال دارد:

1- زمان مطالعه را کاهش میدهد.

2- میزان یادگیری را افزایش میدهد .

3-مدت نگهداری مطالب در حافظه را طولانی تر می کند.

4- بخاطر سپاری اطلاعات را آسانتر می سازد.