گلچین مطالب فارسی

گلچین مطالب فارسی، دانلود فیلم و آهنگ، اس ام اس جدید، دانلود عکس، بیوگرافی، اخبار ورزشی

گلچین مطالب فارسی

گلچین مطالب فارسی، دانلود فیلم و آهنگ، اس ام اس جدید، دانلود عکس، بیوگرافی، اخبار ورزشی

شبکه های اجتماعی در ایران

کاربران اینترنتی ایرانی در استفاده از شبکه‌ های اجتماعی همپای کاربران سراسر جهان حرکت کرده‌اند. همان‌طور که زمانی ایرانی‌ها در زمینه‌ی وبلاگ‌نویسی از جمله کشورهای پیشرو در دنیا محسوب می‌شدند، در استفاده از برخی شبکه‌ های اجتماعی بین‌المللی نیز ایرانی‌ها زمانی در رده‌های بالا قرار داشتند. نخستین موج جدی فراگیر شدن شبکه‌ های اجتماعیدر ایران به استقبال از وب‌سایت اورکات (Orkut) بر می‌گردد. اورکات شبکه‌ی اجتماعی تحت مالکیت شرکت گوگل است که در سال ۲۰۰۴ به‌وسیله یکی از کارمندان این شرکت راه‌اندازی شد. اورکات به‌سرعت مورد توجه کاربران ایرانی قرار گرفت و ایرانی‌ها در کنار برزیلی‌ها، امریکایی‌ها و هندی‌ها به چهار ملیت برتر در این شبکه‌ی اجتماعی تبدیل شدند. تنها فیلتر شدن اورکات بود که توانست این وب‌سایت را از کانون توجه ایرانیان خارج کند. پس از فیلتر شدن اورکات نوبت به شبکه‌ های اجتماعی ایرانی بود تا وارد دنیای مجازی شوند. از میان تجربه‌های ایرانی راه‌اندازی وب‌سایت‌های شبکه‌ی اجتماعی، تنها نمونه‌ی موفق و قابل توجه کلوب (Cloob) است که همچنان مورد اقبال کاربران داخل کشور قرار دارد و در سال‌های اخیر همواره از پایگاه‌های اینترنتی برتر ایران بوده است. علاوه بر چندین شبکه‌ ی اجتماعی عمومی، چند شبکه‌ی اجتماعی تخصصیو حرفه‌ای ایرانی نیز راه‌اندازی شده‌اند که هنوز چندان مورد استقبال کاربران داخل کشور قرار نگرفته‌اند. دوره، شبکه‌ ی اجتماعی دانشگاهیان ایران (Doreh) و یو۲۴، شبکه‌ی اجتماعی متخصصان ایران (u24) از جمله دیگر تجربه‌های ایرانی هستند.
شبکه‌ ی اجتماعی فیس‌بوک نیز که سال‌ها در ایران فیلتر بود در اواسط سال ۱۳۸۷ از فیلتر خارج شد و با استفبال گسترده‏ کاربران در مدت کوتاهی به یکی از پربیننده‌ترین وب‌سایت‌ها در ایران تبدیل شد. رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری و طرح نام فیس‌بوک و چند شبکه‌ی اجتماعی دیگر به‌عنوان متهمان و تاثیرگذاران اتفاقات سیاسی، فیلتر شدن دوباره‌ی این وب‌سایت را به دنبال شد.

 

شبکه های اجتماعی فراتر از ابزار های تکنولوژیکی

 

شبکه‌ های اجتماعی مجازی تنها ابزارهای تکنولوژیکی جدیدی نیستند که امکانات جالب توجهی را در اختیار کاربران اینترنتی قرار داده باشند. شبکه‌ های اجتماعی را فراتر از گونه‌ای وب‌سایت می‌توان به‌عنوان رسانه‌های جدیدی در نظر گرفت که در ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی تغییراتی ایجاد کرده‌اند. چالش‌هایی که شبکه‌ های اجتماعی در سال‌های اخیر با آنها مواجه بوده‌اند، حوزه‌هایی فراتر از فضای مجازی را تحت تاثیر قرار داده است. شبکه‌ های اجتماعی از سویی به‌عنوان یکی از گونه‌های رسانه‌های اجتماعی امکانات تعاملی قابل توجهی برای کاربران اینترنتی فراهم کرده‌اند و در افزایش مشارکت شهروندان در برخی فرآیندها موثر بوده‌اند. از سویی این شبکه‌ها با آسیب‌های گسترده‌ای در حوزه‌هایی از قبیل حریم خصوصی، کپی‌رایت، اعتیاد مجازی، سوء استفاده از کودکان، دزدی اطلاعات و هویت و مواردی این‌چنینی مواجه بوده‌اند. چالش حریم خصوصی از مهم‌ترین مباحثی است که همواره درباره‌ی شبکه‌ های اجتماعی مطرح بوده است. کاربران اینترنتی در این شبکه‌ها بخشی از اطلاعات شخصی خود را در اینترنت منتشر می‌کنند که می‌تواند مخاطراتی برای آنها به همراه داشته باشد. وب‌سایت‌های شبکه‌ی اجتماعی حجم قابل توجهی از اطلاعات شخصی میلیون‌ها کاربر را در اختیار دارند و امکان سوء‌استفاده شرکت‌های تجاری و دولت‌ها از این اطلاعات همراه از دغدغه‌های اصلی مطرح شده درباره‌ی این شبکه‌هاست. این شبکه‌ها همچنین عرصه‌ی ارتباطات سیاسی را نیز متحول کرده‌اند. رویدادهای سیاسی سال‌های اخیر از انتخاب باراک اوباما به ریاست‌جمهوری امریکا گرفته تا ناآرامی‌های پس از انتخابات جمهوری اسلامی ایران، همگی متاثر از فعالیت‌های کاربران شبکه‌ های اجتماعی بودند.

رد کارپت [رضا عطاران - 2014] ***

رد کارپت رضا عطاران 

ایرانی بازی!

«رد کارپت» بی رضا عطاران پوچ است و ملال آور. این همان فیلمی است که تمامیتش را به کل از عطاران می گیرد و البته عجیب هم نیست چراکه «رد کارپت» یک مستند داستانی است که عطاران از سفر به فستیوال کن آنرا جمع و جور کرده.

فیلم پر است از ایده های ناب و لحظه هایی که از آنها بوی ساختارشکنی می آید.

رضا: اهل کجایی؟

زن صاحب مهمانخانه: فیلیپین

رضا: آااااااه... فیلیپین، تایلند، پاتایا .. هااا !!!!!

و یا وقتی در مکالمه با آن زن در ترن هنگام اشاره به ریش خود می گوید:

this is for work

می توان گفت عطاران در بِلاد کن، به معنای واقعی کلمه ایرانی بازی در می آورد. از لحظه ای که می رسد تا آن دم که انتظار بازگشت را می کشد. یک ایرانی غریب، جوگیر، ساده لوح و الیته با مرام (به یاد آورید آن لحظه که او مرد دیگری را به بالای پلکان خود راه می دهد. چیزی که از هیچ خارجی بر نمی آید.) و نیز با دوز بالایی از اعتماد به نفس.!!

ملاقات استیون اسپیلبرگ و دادن طرح فیلمنامه به وودی آلن، نقطه اوج ساده لوحی اوست. موضوعی که خوب نخ را دست آن ایرانی فرصت طلب برای تلکه کردن رضا می دهد. اینکه بی ریا سفره دلش را پیش همه باز می کند و در نهایت اعتماد به نفس به هر کس که می رسد خود را یک بازیگر ایرانی که برای ملاقات اسپیلبرگ آمده معرفی می کند.

رضا یک ایرانی است. او شنیده در خارج می شود کارهایی کرد!!! پس وقتی دختر همسایه مهمانخانه را کنار خیابان منتظر می بیند به قصد مخ زنی به او سیگار تعارف می کند و می کوشد سر صحبت را باز کند تا شاید چیزی به او بماسد. این سادگی از همان جنس است که در هنگام صدا زدن جاستین و یا آیشواریا به روی فرش قرمز اهرم محرک اوست. و البته همان که او را با چندرغاز پول و یک دست کت و شلوار عاریه ای، از تهران به فرانسه کشانده به این خیال که کن رد کارپتش را پیش پای او پهن خواهد کرد و نیز اینکه استیون اسپیلبرگ کاشف استعداد و نبوغ او در سینما خواهد بود.

این سادگی و بلاهت است که اعتماد به نفس کاذب می آورد و این اعتماد به نفس کاذب مولد یک "ایرانی بازیِ" تمام قد مضحک می شود ....

آرش سیاوش 

فیلمولوژی- دی 93

مجله ی اینترنتی”سبزوارنگار”را در لنزور و آپارات نیز دنبال کنید

مجله ی اینترنتی”سبزوارنگار”را در لنزور و آپارات نیز دنبال کنید

http://www.lenzor.com/public/public/user_data/photo/6447/6446253-45a1d694d9cd324eac7ad04342b2b809-l.jpg

سبزوارنگار/همراه با استقبال کم نظیر مخاطبین و همراهی آنان مجله اینترنتی “سبزوارنگار” برای ارج نهادن به حجم فراوان نظرات و پیشنهادات کاربران عزیز بر آن شد تا سطح فعالیت های خود را ارتقادهد.

چرا لنزور؟

پس از اختراع دوربین عکاسی و سیر پیشرفت آن تاکنون، هنر عکاسی مورد توجه بسیاری از افراد قرار گرفته و علاقه مندان زیادی در سراسر دنیا دارد. علاوه بر این، با وجود تلفن های همراه پیشرفته که دارای دوربین هایی با لنز قوی هستند، عکسبرداری در بین مردم عادی نیز رواج بسیاری پیدا کرده است. حال اگر راهی سریع برای اشتراک گذاری عکس های گرفته شده در میان دوستان وجود داشته باشد، میتوان از دید یک سرگرمی خاطره انگیز به این موضوع نگاه کرد. .

با پیشرفت تکنولوژی دوربین‌های دیجیتال و حضور موبایل‌های هوشمند با لنز دوربین قوی، همه به عکاسی از لحظات مختلف زندگیشان روی آورده اند. از فیگورهای دسته‌جمعی در کوه تا کفشدوزک بخت برگشته درون سبزی‌خوردن شکار دوربین‌های موبایل کاربران می‌شوند و صد البته که باید این شاهکارهایمان را جایی به نمایش بگذاریم! برای آن‌ها که احساس می‌کنند فیس بوک و اینستاگرام و پینترست و کلوب برایشان کافی نیست، نسخه‌ای ایرانی شده از اپلیکیشن پینترست را معرفی می‌کنیم تا دیگر هیچ‌کداممان احساس کمبود نکنیم.

لذا از این پس شما گرامیان برای اشتراک عکس می توانید به صفحه مجله ی اینترنتی”سبزوارنگار”در لنزور مراجعه نمایید.

و اما آپارت…

سرویس رایگان اشتراک ویدئو در ایران است که در مقایسه با رقیببانی همچون یوتیوب جایگاه خود را در میان کاربران ایرانی پیدا کرده و مورد استقبال آنها قرار گرفته است.

همچنین برای مشاهده ویدئو های مجله ی اینترنتی” سبزوارنگار”می توانید به آپارات مراجعه نمایید.

http://www.lenzor.com/public/public/user_data/photo/6446/6445841-9f2f8920008e864ed8527f688dedaf79-l.jpg

http://www.lenzor.com/public/public/user_data/photo/6446/6445877-d7d8ec705361d13d67fe4097dd49a92c-l.jpg

 

سطان سیلمان عثمانی (قانونی )

سطان سیلمان (قانونی )عثمانی  -قاتلی سنگدل که  آرزو به دل از دنیا رفت

جنایتکار بر علیه تمام تاریخ بشریت...در تاریخ جهان ....شاه عثمانی که روی مغولها را در جهان رو سفید کرد..

سلیمان عثمانی جنایت کار علیه بشریت  که میلیونها شیعه و مسیحی و یهودی توسط این جلاد کشته شدند ..در ۶ نوامبر ۱۴۹۴ در شهر  ترابوزان  واقع در سواحل دریای سیاه ترکیه زاده شد. مادر او، والده سلطان عایشه  یا حفصه خاتون سلطان نام داشت. در سن هفت سالگی برای تحصیل علوم، تاریخ، ادبیات، الهیات، و فنون جنگی در مدارس... رفت. در آنجا با برده‌ای به نام ابراهیم آشنا شد و رفتار دوستانه‌ای را با او پیش گرفت. ابراهیم بعداً به یکی از معتمدترین مشاوران سلطان سلیمان تبدیل شد. سلیمان جوان در سن هفده سالگی به سمت فرماندار کفّه  و سپس ساروخان  برگماشته شد. با درگذشت پدر جنایتکارش  در سال ۱۵۲۰ به قسطنطیه آمد و بر تخت سلطنت امپراتوری عثمانی نشست. ، سفیر ونیز تنها چند هفته پس از جلوس سلیمان بر تخت سلطنت، او را چنین توصیف کرده‌است: «۲۶ سال سن دارد. قدبلند و لاغر اما عضلانی است و پوست صورت حساسی دارد. گردنش اندکی بیش از حد دراز است. صورتش لاغر و دماغش عقابی است. ریش و سبیل‌های کم‌پشت و کوتاهی دارد. در مجموع ظاهر خوبی دارد اگرچه رنگش پریده است. گفته می‌شود که اربابی خردمند و علاقه‌مند به دانش است و همگان به سلطنت او امید بسته‌اند.» برخی از مورخان ادعا می‌کنند که سلیمان در جوانی علاقهٔ وافری به اسکندر  داشته‌است و از پدرش نفرت داشته ... او تحت تأثیر رؤیای اسکندر مبنی بر تشکیل حکومتی جهانی از شرق گرفته تا غرب، قرار داشت و این رؤیا در لشکرکشی‌های او به آسیا، آفریقا، و اروپا بی‌تأثیر نبود.

سطان سیلمان عثمانی  -قاتلی سنگدل که  آرزو به دل از دنیا رفت.. تاریخ گواهی می دهد .. زمانیکه سیلمان شاه عثمانی در حال مرگ بود  آنقدر بدنش  پوسیده بود بخداست الهی و ظلم ستم و آه مظلومان جهان ..

بو بد زخم های پوست و بدن وی در 500 متری  چادر جنگش در مجارستان احساس می شد.. با اینکه در دور بر  چادر جنگ این شاه عثمانی عطر و گلاب پخش می شد باز بوی تدفن این آدم کش احساس می شد..

سلیمان قانونی در سن ۷۲ سالگی با صد هزار نفر نیروی نظامی  جنایتکار عثمانی در اوت ۱۵۶۶ در مسیر وین داشت. سلیمان در چادر خود جان سپرد؛ بعضی از منابع تاریخی معتقدند که وی از شدت ناراحتی از عدم تصرف زودهنگام قصر در گذشت. پیکر وی را به قسطنیه  انتقال دادند داخل مقبره‌ای دفن کردند و آنقدر جنازه این معلون بو می داد  که درروز دفن اش  در سطح سطح و مقبره گلاب پخش می کردند.. بله این جنایتکار علیه بشریت که قاتل شیعیان و مسیحان و یهودیان جهان بود ..و خود اهل نماز و روز و واجبات نبود  و خود از فاسدین جهان بود ...همه را بجرم مسلمان نبودن کشتار می کرد ....در صورتیکه خودش مسلمان نبود یعنی فقط اسم مسلمانی داشت....داعش و القاعده و النصره و وهابی ها زاییده تفکر این فاسدان هستند..

عثمانی ها عاشق قتل و غارت و خون ریزی بودند که حتی فرزندان کوچک انها اگریک رزو نزد هم می ایستادند همدیگر را با قمه و ساطور می کشتند و بوی از انسانیت نبرده بود.. بله تاریخ عثمانی یعنی استبداد مطلق و فساد و شهوترانی ...بخصوس در زمان سطان سلیمان قانونی و فرزندش سلیم و پدران این جنایتکار علیه بشریت از اینها خون ریز تر بودند طوری که مثل حیوانات از کشتن فرزندان و خاندان خود لذت می بردنند...

 

خرم سطان....همسر شاه سلیمان عثمانی و مادر شاه سلیم ( این دو جنایتکارعلیه بشریت )
کنیزی که به روایتی از اوکراین آمده بود و به روایتی از رومانی اسم اولیه‌اش روکسولانا بوده (و به روایتی آناستازیا) توسط تاتارها اسیر می‌شود و مرگ پدرش که یک کشیش ارتودوکس بود را به چشم می‌بیند و همان موقع تصمیم می‌گیرد از مسببان این اتفاق انتقام بگیرد. اما در تاریخ ترکیه آمده است که تمام کینه‌توزی‌ها و دشمنی‌های خرم‌سلطان و توطئه‌های او ناشی از حرص به قدرت و ترسش از رقبا بوده است. به هر حال خرم سلطان طی سال‌های حضورش در حرم سلطان سلیمان از یک کنیز به زنی آزاد که به همسری پادشاه عثمانی درآمد (این اتفاق تنها یک بار افتاده است) ارتقا یافت. او طی 30 سال حضورش در دربار، 4 پسر و یک دختر برای سلیمان به دنیا آورد اما معروف است  و تاریخ آمده این زن سفاک عثمانی باعث 10 هزار نفر افراد بی گناه فقط در عثمانی با مرگ های مشکوک شده است ..

سرانجام مجموعه سلطان سلیمان چه می‌شود؟سرانجام مجموعه سلطان سلیمان چه می‌شود؟

خرم سطان همسر سیلمان قانونی ..شاه دهم عثمانی که میلیونها شیعه و مسیحی و حتی اهل تسنن خاور میانه را بخاطر قدرت  و جاه طلبی قتل عام کرد..

در واقع ردپای او در قتل ابراهیم‌پاشا، شاهزاده‌ مصطفی و بسیاری از زنان دربار و بزرگان سپاهی و حکومتی دولت عثمانی دیده می‌شود. در نهایت خرم پس از آنکه به آرزوی خود یعنی مطمئن شدن از جانشینی سلیمان با یکی از فرزندان خود رسید و به نفر اول حرم سلطان بدل شد، در 52 سالگی به علت ابتلا به عفونت ریه درگذشت. اما او به بزرگ‌ترین آرزوی زندگی‌اش یعنی بدل شدن به والده سلطان نرسید، زیرا همسرش پس از او از دنیا رفت. در تاریخ ترکیه آمده است که خرم سلطان به رغم کینه‌توزی‌هایش قلبی مهربان داشته است و ساختن بیمارستانی مخصوص زنان، چند مکتبخانه و یک حمام بهداشتی توسط او را نشانه‌هایی از نوع‌دوستی و مهربانی او می‌دانند. در تاریخ ردپایی از پشیمانی خرم سلطان از اقداماتی که انجام داده ثبت نشده است، اما در داستان‌های نوشته شده شاید از لحاظ دراماتیک کردن داستان آمده که خرم در انتهای عمر خود از اقدامات مرگبارش پشیمان شده است و خود اعتراف کرده باعث مرگ فرزندانم کار و اعمال  من است ....این زن خون ریز ترین زنان عثمانی در تاریخ بود ...

 بنابر گواه تاریخ :.شاه دهم عثمانی که میلیونها شیعه و مسیحی و حتی اهل تسنن خاور میانه را بخاطر قدرت  و جاه طلبی قتل عام کرد..

این جاه طلب که ادعایی خلیفه مسلمانان می کرد بدون عقد نکاح با هزاران زن غیر مسلمان و ایرانی که به اسارت می رفتند رابطه نامشروع داشت چون اینها را انسان نمی دانست.بنابر عرف عثمانی هر زنی با شاه عثمانی همبستر شود بر دیگر مردمان حرام بود( همانند همسر پیامبر )..اگر زنی مریض یا پیر می شد .. خواجگان لال سطان سلیمان آنها را خفه و در دریا می انداختند..تا دست کسی به انها نخورد و در طول دیکتاتوری دهها سالی این جنایتکار عثمانی هزاران  دختر غیر غثمانی و حتی عثمانی اینطور قتل عام شدند..مشروب در عثمانی ممنوع بود..اما شاه و شاهزاده عثمانی مجاز به شرب خمر و زنا بودند و خود را فراتر از مردم می دانستند ..

 بنابر گواه تاریخ این سطان و شاهزادهایش و همسرانش اهل نماز و روزه نبودند  و همیشه مست بودند و آب تریاک پنچ شنبه  ها استفاده می کردندو فقط در نماز عید یا جماعت پیش نماز شاه عثمانی و شاهزاده می ایستادند ...

یکی از جنایت سلیمانی قانون و فرزرندانش ..شیعیان را زنده  زنده می سوزانند تا سنی شوند..و دختران و زنان شیعیان را به بردگی می فروختند یا به حرم سراهای خود می بردنند.. و بالای 9 میلیون ایرانی را در جنگ های ایران و عثمانی این جنایتکاران قتل عام کردند .. میلیونها ایرانی را به بردگی به اروپاییان و دگر ملل فروختند..

ای کاش دولت مردان ایرانی رسما از وارث دولت عثمانی عربستان و حاشیه خلیج فارس بخصوص ترکیه در دادگاهای بین اللملی شکایت و درخواست عذر خواهی این دولت خون ریز و غرامت شود...و اگر نبود دسیسه های عثمانی شاید امروز مرز ایران تا غرب اروپا بود و روسیه هم جزو یکی از استانهای ایران بود....

dardnews.ir

جرجانی نابغه ای در پزشکی و داروسازی

در پیشرفت فرهنگ و تمدن اسلامی ، مرز و نژاد معنایی ندارد . چنانکه شاهدیم دانشمندان مسلمان از اقصی نقاط جهان اسلام ، خدمات ارزنده ای را به جهان علم تقدیم کرده اند . در سوریه و مصر نیز دانشمندان و پزشکان بسیاری در زمینه طب و پزشکی به فرهنگ و تمدن اسلامی خدمت کردند .

 در بین پزشکان ایرانی ، پزشکی به نام سید اسماعیل جُرجانی ، از شهرت خاصی برخوردار است .

" اسماعیل بن حسین محمد جرجانی " ، معروف به سید اسماعیل جرجانی ، در گرگان متولد شد . وی به خوارزم سفر کرد و سرانجام در سال 531 هجری قمری در مرو درگذشت . جرجانی منشاء بوجود آمدن رویکردی جدید در طب ایرانی شد و آن ، نگارش آثار پزشکی به زبان فارسی بود که پیش از جرجانی بسیار اندک بوده است .

به بیان دیگر ، نوشته های جرجانی ، به منزله سنگ بنایی برای تهیه آثار پزشکی به زبان فارسی محسوب می شود . درمیان آثار جرجانی ، " ذخیره خوارزمشاهی " از اهمیت ویژه ای برخوردار است . این کتاب ، یکی از بزرگترین کتب طبی به زبان فارسی است . ذخیره خوارزمشاهی ، دایرة المعارفی از بخش های گوناگون پزشکی است . این کتاب شامل بیماری شناسی ، داروشناسی ، گیاه شناسی و بخش های پایه برای درمان بیماریهاست . علاوه بر این ، در این کتاب به بهداشت بدن و دستورات غذایی اشاره شده و اموری که شخص باید طی یک سال انجام دهد ، از قبیل خون گرفتن ، بهداشت دندان و موارد دیگر را توضیح داده است . ذخیره خوارزمشاهی که مجموعه ای از ده کتاب است ، از همان موقع نگارش به عنوان اثری بزرگ و پرحجم شناخته می شد . ذخیره خوارزمشاهی از فارسی به زبان عبری نیز ترجمه شده است .
جُرجانی در طیف گسترده ای از علوم اسلامی ، مانند فلسفه ، منطق و پزشکی ، آثاری را به زبان های فارسی و عربی تالیف کرده است ، به گونه ای که می توان او را در زمره پرکارترین پزشکان ایرانی به شمار آورد .

ذخیره خوارزمشاهی ، از نظر جامعیت و غنای علمی ، تنها با کتاب قانون ابن سینا ، قابل مقایسه است . این کتاب ، مورد عنایت محققان معاصر تاریخ پزشکی در ایران قرار گرفته است . بخش هایی از این کتاب عظیم جرجانی ، تاکنون بارها در ایران به چاپ رسیده و به عنوان منبع و موضوع پایان نامه های متعدد قرار گرفته است .
جرجانی هم پزشک دربار قطب الدین محمد خوارزمشاه بود و هم داروخانه شهر تحت نظر او قرار داشت . به قول ابن ِ ابی اُصَیبعه - پزشک معروف دمشقی - ، جرجانی پزشکی بزرگ و دارای شایستگی های بسیار و علم فراوان بود و ریاست داروخانه خوارزم را که شغل پردرآمدی بود ، بر عهده داشت . این فعالیتها ، مانع از آن نمی شد که جرجانی تالیف کتاب خود را ادامه دهد .

جرجانی خود در این باره گفته است که اشتغال در داروخانه ، تمام وقت او را می گرفته و مانع از آن می شده است که آخرین کتاب خود - جلد دهم ذخیره - را بنویسد . زیرا شمار کسانی که برای معالجه نزد او می آمدند ، بسیار بود . این کار ، فرصت لازم و فراغت فکری مناسب برای او باقی نمی گذاشت . با این وجود ، جرجانی دائرة المعارف خود را با کتاب مربوط به داروشناسی و داروسازی به پایان رساند . او در سال 506 قمری ، خلاصه ای از آن دائرة المعارف را به فرزند سلطان خوارزم تقدیم کرد .

لازم به ذکر است که جرجانی ، طبیب مخصوص او بود . کتاب دیگر جرجانی معروف به " یادگار " است که شامل یک دوره از علم پزشکی و داروسازی است .

منبع : دائرة المعارف بزرگ اسلامی