تولد نور
حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله در عام الفیل ( سال 570 میلادی ) در ماه ربیع الاول دیده به جهان گشود.مورخان شیعه، ولادت پیامبر اکرم را در صبح جمعهی هفدهم ربیع الاول و اکثر علمای اهل سنت، در روز دوازدهم همان ماه میدانند.
امام صادق(ع) به نقل از سلمان فارسى فرمود:
پیامبر اکرم(ص)فرمود: خداوند متعال مرا از درخشندگى نور خودش آفرید نیز امام صادق(ع) فرمود: خداوند متعال خطاب به رسول اکرم(ص)فرمود: «اى محمد! قبل از این که آسمانها، زمین، عرش و دریا راخلق کنم. نور تو و على را آفریدم...».
ثقه الاسلام کلینى(ره) مى نویسد: امام صادق(ع) فرمود:
«هنگام ولادت حضرت رسول اکرم(ص) فاطمه بنت اسد نزد آمنه (مادر گرامى پیامبر)بود. یکى از آن دو به دیگرى گفت: آیا مىبینى آنچه را منمىبینم؟دیگرى گفت: چه مىبینى؟ او گفت: این نور ساطع که ما بین مشرق ومغرب را فرا گرفته است! در همین حال، ابوطالب(ع) وارد شد و به آنها گفت:
چرا در شگفتید؟ فاطمه بنت اسد ماجرا را به گفت. ابوطالب به اوگفت: مىخواهى بشارتى به تو بدهم؟ او گفت: آرى. ابو طالب گفت:از تو فرزندى به وجود خواهد آمد که وصى این نوزاد، خواهد بود
سیمای محمد(ص)
امام جعفر صادق(ع) فرمود: امام حسن(ع) از دائىاش، «هند بن ابىهاله» که در توصیف چهره پیامبر(ص) مهارت داشت، در خواست نمود تا سیماى دل آراى خاتم پیامبران(ص) را براى وى توصیف نماید. هند بن ابى هاله در پاسخ گفت:
«رسول خدا(ص) در دیده هابا عظمت مى نمود، در سینه ها مهابتش وجود داشت .قامتش رسا، مویشنه پیچیده و نه افتاده، رنگش سفید و روشن، پیشانیش گشاده،ابروانش پرمو و کمانى و از هم گشاده، در وسط بینى برآمدگى داشت، ریشش انبوه، سیاهى چشمش شدید، گونه هایش نرم و کم گوشت.دندان هایش باریک و اندامش معتدل بود. آن حضرت هنگام راه رفتن با وقار حرکت مىکرد. وقتى به چیزى توجه مىکرد به طور عمیق به آن مى نگریست، به مردم خیره نمىشد، به هر کس مى رسید سلام مى کرد، همواره هادى و راهنماى مردم بود.
براى از دست دادن امور دنیایى خشمگین نمى شد. براى خدا چنان غضب مى نمود که کسى او را نمىشناخت. اکثر خندیدن آن حضرت تبسم بود،برترین مردم نزد وى کسى بود که، بیشتر مواسات و احسان و یارىمردم نماید...»
سعدى با الهام از روایات، در اشعار زیبایى آن حضرت را چنین توصیف نمود:
ماه فرو ماند از جمال محمد سرو نروید به اعتدال محمد قدر فلک را کمال ومنزلتى نیست در نظر قدر با کمال محمد وعده دیدار هر کسى به قیامت لیله اسرى شب وصال محمد آدم و نوح و خلیل و موسى وعیسى آمده مجموع در ظلال محمد عرصه گیتى مجال همت او نیست روز قیامت نگر مجال محمد و آنهمه پیرایه بسته جنت فردوس بو که قبولش کند بلال محمد شمس و قمر در زمین حشر نتابد نور نتابد مگر جمال محمد همچو زمین خواهد آسمان که بیفتد تا بدهد بوسه بر نعال محمد شاید اگر آفتاب و ماه نتابد پیش دو ابروى چون هلال محمد چشم مرا تا بخواب دید جمالش خواب نمیگیرد از خیال محمد سعدى اگر عاشقى کنى و جوانى عشق محمد بس است و آل محمد
مصونیت و پیراستگى پیامبر از خلاف و خطا، بسان دیگر پیامبران داراى مراحل سهگانه است، و این مراحل عبارتنداز:
1- مصونیت مطلق (عمدى و سهوى) در تبلیغ شریعت.
2- عصمت از خلاف و گناه در رفتار و گفتار.
3- پیراستگى از خطا و لغزش در جریانهاى عادى.
-------------------------------------------------------
امام صادق ( ع )
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام رئیس مذهب جعفرى ( شیعه ) در روز 17ربیع الاول سال 83 هجرى چشم به جهان گشود .
پدرش امام محمد باقر ( ع ) و مادرش "ام فروه" دختر قاسم بن محمد بن ابى بکر مىباشد.
کنیه آن حضرت : "ابو عبدالله" و لقبش "صادق" است . حضرت صادق تا سن 12 سالگى معاصر جد گرامیش حضرت سجاد بود و مسلما تربیت اولیه او تحت نظر آن بزرگوار صورت گرفته و امام ( ع ) از خرمن دانش جدش خوشهچینى کرده است .
پس از رحلت امام چهارم مدت 19 سال نیز در خدمت پدر بزرگوارش امام محمد باقر ( ع ) زندگى کرد و با این ترتیب 31 سال از دوران عمر خود را در خدمت جد و پدر بزرگوار خود که هر یک از آنان در زمان خویش حجت خدا بودند ، و از مبدأ فیض کسب نور مىنمودند گذرانید .
بنابراین صرف نظر از جنبه الهى و افاضات رحمانى که هر امامى آن را دار مىباشد ، بهرهمندى از محضر پدر و جد بزرگوارش موجب شد که آن حضرت با استعداد ذاتى و شم علمى و ذکاوت بسیار ، به حد کمال علم و ادب رسید و در عصر خود بزرگترین قهرمان علم و دانش گردید .
پس از درگذشت پدر بزرگوارش 34 سال نیز دوره امامت او بود که در این مدت "مکتب جعفرى" را پایهریزى فرمود و موجب بازسازى و زنده نگهداشتن شریعت محمدى ( ص ) گردید.
تولد این دو بزرگوار مبارک باد!
حضرت علی (ع)به نقل از رسول خدا (ص) فرمود: خداوند به من فرموده به راستی تو را سبع المثانی و قرآن عظیم دادیم ؛ بر من به فاتحه الکتاب جدا منّت نهاد و آن را برابر قرآن قرار داد و همانا فاتحه الکتاب شریف ترین چیز است در گنج های عرش؛ وهمانا خدای تعالی محمد(ص) را مخصوص نمود و به آن شرف داد؛ و در آن کسی را از انبیاء شریک نکرد ،جز سلیمان بن داوود که به او بسم الله الرحمن الرحیم عطا شد؛ آیا نمی بینی آن را از بلقیس حکایت می کند ،هنگامی که گفت: به سویم کتاب کریم افتاد؛ آن از سلیمان است و آن حق است ، بسم الله الرحمن الرحیم .آگاه باشید، هر کس حمد را بخواند که به موالات محمد (ص) وآلش معتقد باشد؛ و به امر قرآن فرمان برد، و به ظاهرآن مؤمن باشد و باطن آن را تصدیق کند ، خداوند به هر حرفی از آن به او حسنه ای می بخشد؛ که هر یک از آن ها برای او برتر است از دنیا وآن چه که در آن است از اصناف اموال آن و خوبی های آن؛و کسی که گوش به قاری آن دهد، برایش ثلث قرائت کننده حسنه باشد، باید شما این خیر را زیاد ببرید که غنیمت است و نبای موسم آن برود و حسرت در دل شما بماند .
امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود: اگر بخواهم هفتاد شتر از تفسیر فاتحه الکتاب بار می کنم . پیغمبر گرامی فرمود : چون پهلو را به رختخواب نهی آن را بخوانی ، از هر چیزی جز مرگ ایمن خواهی بود؛ و فرمود هر که چهل حمد بر کاسه آبی بخواند وآن را بر روی تبدار بپاشد به اذن خدا بهبود یابد.
حدیث خیلی مهم امام علی (ع)فرمود: من ابداً نمی خوابم تا چهل هزار دینار صد قه دهم وبنده آزاد کنم و برای خدا قربانی نمایم؛ گفته شد چگونه این کارها را انجام می دهی (با این که این کار هر شب دشوار است؟) فرمود: شنیدم از حبیبم رسول الله (ص) که می فرمود هر کس فاتحه الکتاب را بخواند، هنگامی که در رختخواب باشد مانند این است که چهل هزار دینار در راه خدا صدقه داده است، هر کس بگوید: سبحان الله و الحمدالله ولااله الاالله والله اکبر ولا قوّة الا بالله العلیٌّ العظیم گویا بنده ای برای رضای خدا آزاد کرده و هر کس آیة الکرسی را بخواند گویا برای خدا یک قربانی کرده است.ِ
وبلاگ شخصی حجت الاسلام موسی الرضا میر
حدود شش هزار حدیث از پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) درمورد تولد، ویژگیها، غیبت، ظهور، حکومت، شرایط پیش از ظهور، نحوه حکومت، شکل و شمایل حضرت و جزئیات بسیار دیگری توسط علمای بزرگ شیعه و سنی با سندهای معتبر نقل شده و در کتب معتبر موجود است. برای نمونه چند روایت ذکر میشود. رسول اکرم(ص) فرموده است: «مهدی از فرزندان من است. اسم او، اسم من (محمد) و کنیهاش کنیه من(ابوالقاسم) است. از نظر اخلاق و خلقت، شبیهترین مردم به من است؛ برای او غیبت و حیرتی است که در آن مردم بسیاری گمراه میشوند، آنگاه مثل شهاب ثاقب میآید و زمین را پر از عدل و داد میکند همچنان که پر از ظلم و ستم شده بود.»(۱) امیرمومنان فرموده است: «قائم ما غیبتی طولانی خواهد داشت. شیعیان را چنان میبینم که برای پیدا کردن او دشت و دمن را زیر پا گذارده ولی او را پیدا نمیکنند. بدانید آنها که در غیبت وی در دین خویش ثابت بمانند و در طول مدت غیبتش منکر وی نشوند، رو قیامت با من خواهند بود. آنگاه فرمود: چون قائم ما طهور کند بیعت هیچکس در گردن وی نیست.(۲)از این رو ولادتش پوشیده خواهد ماند و خوش از نظرها پنهان میشود.»(۳) جابربنعبدالله میگوید: «خدمت حضرت فاطمه زهرا شرفیاب شدم درحالیکه در مقابل حضرت لوحی بود که در آن لوح اسامی اوصیا نوشته شده بود. من شمردم، دوازده نام دیدم که آخرین اسم قائم بود و سه نام محمد و چهار نام آنها علی بود.»(۴) امام حسن(ع) میفرماید: «مگر نمیدانید که هیچ یک از ما ائمه نیست جز اینکه بیعت با سلطان و گردنکش زمانش را به گردن دارد(۵) (یعنی حقشان که امامت و خلافت باشد، ظالمانه و غاصبانه پایمال میشود.) جز آن قائمی که عیسیبنمریم پشت سرش به نماز میایستد و خداوند متعال تولدش را مخفی و وجودش را غایب فرماید، تا هنگام خروج، بیعت هیچکس در گردنش نباشد و او نهمین فرزند برادرم حسین(ع) فرزند مهتر زنان است. خداوند عمرش را در غیبتش طولانی کند سپس او را به قدرت خود در صورت جوانی کمتر از چهل سال ظاهر کند تا بدانند خدا بر همه چیز قادر و تواناست.»(۶) امام حسین(ع) فرموده است: «در نهمین فرزند من، سنتی از یوسف(ع) و سنتی از موسی(ع) است و او قائم ما اهل بیت است که خداوند امر او را در یک شب اصلاح میفرماید.» (۷) امام سجاد(ع) فرموده است: «در قائم ما چند سنت از سنتهای انبیا هست؛ از آدم، نوح، ابراهیم، موسی، عیسی، ایوب و محمد(ص). اما از آدم و نوح طول عمر است و اما از ابراهیم ولادت پنهانی است. و اما از موسی ترس و غیبت است. و اما از عیسی اختلاف آرای مرد پس از اوست. (چنانکه پس از بالا رفتن آن حضرت، بعضی گفتند مرد و بعضی گفتند به دار آویخته شد و…) و اما از ایوب، گشایش و فرج بعد از امتحان است و اما از محمد خروج با شمشیر است.(۸) امام باقر(ع) فرموده است: «هنگامی که اوضاع روزگار دگرگون شود و مردم گویند: قائم مرده یا هلاک شده، یا بگویند: به کدام بیابان رفته است؛ و آنها که خواستار نابودی او هستند بگویند: کسیکه استخوانهایش پوسیده شده چگونه ظهور میکند؟! شما به ظهور او امیدوار باشید و چون بشنوید که ظهور نموده به سوی او بشتابید ولو با خزیدن از روی برف باشد.»(۹) امام صادق(ع) فرموده است: «روش غیبتی که در پیغمبران بود، بهطور دقیق (با همه خصوصیاتش) درباره قائم ما اهلبیت جاری شود… و او همچنین فرزند پسرم موسی است، او پسر خاتون کنیزان است، غیبتی کن که اهل باطل در آن به شک افتند، سپس خداوند او را ظاهر نماید و شرق و غرب زمین را به دست وی فتح کند. عیسیبنمریم فرود آید و پشت سر او نماز گذارد، و زمین را به نور صاحبش روشن و منور گرداند و در همه روی زمین جایی نماند که عبادت غیر خدا میشده جز اینکه در انجا پرستش خدا شود و دین همه خاص خدا شود، گرچه مشرکان نپسندند.»(۱۰) امام کاظم(ع) فرموده است: «قائمی که زمین را از دشمنان خدا پاک و از عدل و داد پر نماید، چنانکه از ظلم پر شده بود، پنجمین فرزند من است. او را غیبتی طولانی است، چون بر جای خود خائف است. و در آن (عصر غیبت) گروههایی از دین برگردند و جمعی پایدار مانند، خوشا به حال شیعیان ما که در غیبت قائم به ولایت ما چنگ زنند و به دوستی ما و بیزاری از دشمنانمان ثابت بمانند. آنان از مایند و ما نیز از آنهاییم. ایشان به امامت ما راضیاند و ما به تشیع آنها؛ پس خوشا به حال آنها. به خدا سوگند که آنها در روز قیامت با ما هستند.»(۱۱) امام رضا(ع) فرمود: «قائم ما کسی است که چون خروج کند در سن پیران و سیمای جوانان است و به قدری نیرومند است که اگر به بزرگترین درخت روی زمین دست دراز کند آن را از بیخ بر کند و اگر میان کوهها فریاد زند، سنگها پاشیده شوند، عصای موسی و انگشتر سلیمان را به همراه دارد. او چهارمین فرزند من است،خداوند هرچه خواهد، او را در حجاب و پرده خود غایب کند، سپس ظاهرش نماید و زمین را به دست او از عدل و داد پر کند چنانکه از ظلم و ستم پر شده است.»(۱۲) عبدالعظیم حسنی به امام هادی عرض کرد: پس از شما چه کسی مولای من است؟ حضرت فرمود: «پس از من فرزندم حسن؛ و مردم نسبت به جانشین پس از او چگونهاند؟ عرض کرد: برای چه ای مولای من؟ فرمود: برای اینکه شخص وی دیده نشود و حرام است که او را به اسمش یاد کنند تا اینکه خروج کرده و زمین را پر از عدل و داد نماید، چنانکه پر از ظلم و ستم شده است.»(۱۳) امام حسن عسکری(ع) فرموده است: «شما مردم را چنان میبینم که بعد از من درباره جانشینم اختلاف پیدا میکنید. آگاه باشید! کسیکه معتقد به امامت امامان بعد از پیغمبر باشد ولی فرزند مرا انکار کند، مانند آن است که تمام پیغمبران را باور دارد ولی نبوت پیغمبر خاتم را منکر شود. در صورتی که هرکس منکر رسول خدا باشد درواقع همه پیغمبران را انکار کرده است. زیرا اطاعت آخرین نفر ما مانند اطاعت اولین آنهاست و هرکس که منکر آخرین معصوم ما شود اولین نفر ما را انکار نموده است.»(۱۴)
پی نوشت ها: ۱
. کمالالدین و تمامالنعمه، شیخ صدوق، ص۲۸۷ ۲٫ یعنی پیش از ظهور با کسی عهد و پیمان نبسته و به کسی وعده و وعید نداده و خود را وامدار هیچ قدرتمندی نکرده است و از طرف دیگر دست بیعت به هیچ حاکمی نداده است. ۳٫ پیشین، ص ۳۰۳ ۴٫ همان، ص ۳۰۷ ۵٫ در حقیقت حاکمان غاصب و ظالم ائمه را با اجبار و تهدید و روشهای مستبدانه و مستکبرانه وادار به بیعت میکردند و حماسه کربلا نمونه عدم بیعت اجباری امام حسین در مقابل یزید است. ۶٫ اثباتالهداه، شیخ حر عاملی، ج ۵، ص ۱۵۵ ۷٫ کمالالدین و تمامالنعمه، ص ۳۱۷ ۸٫ همان ص ۳۲۲ ۹٫ همان، ص ۳۲۶ ۱۰٫ همان، ص ۳۴۵ ۱۱٫ همان، ص ۳۶۱ ۱۲٫ همان، ص ۳۷۶ ۱۳٫ همان، ص ۳۸۰ ۱۴٫ مهدی موعود، علی دوانی، ص ۳۹۱
|
حضرت علی و منجم
سعید بن جبیر [1] که از یاران با وفای امام سجاد علیهالسلام میباشد نقل میکند: یکی از دهقانهای ایرانی که ستارهشناس بود، هنگامی که حضرت برای جنگ (با خوارج نهروان) خارج میشد به نزد حضرت آمد و بعد از تحیت گفت: ای امیرالمؤمنین ستارههای نحس و شومی طلوع کرده است، و در مثل این روز، شخص حکیم باید خود را پنهان کند، و امروز برای شما، روز سختی است، دو ستاره به هم رسیدهاند و از برج شما آتش شعلهور است، و جنگ برای شما موقعیت ندارد! حضرت امیر علیهالسلام فرمود: وای بر تو ای دهقانی که از علائم خبر میدهی و ما را از سرانجام کار میترسانی، آیا میدانی جریان صاحب میزان و صاحب سرطان است؟ آیا میدانی اسد چند مطلع دارد؟
مرد منجم گفت: بگذار نگاه کنم و سپس اصطرلابی را که در آستین داشت درآورد و شروع کرد به بررسی و محاسبه.
حضرت علی علیهالسلام لبخندی زد و فرمود: آیا میدانی شب گذشته چه حوادثی رخ داد؟ در چین خانهای فرو ریخت، برج ماجین شکاف برداشت، حصار سرندیب سقوط کرد، فرمانده ارتش روم از ارمنیه شکست خورد (یا او را شکست داد) بزرگ یهود ناپدید شد، مورچهگان در سرزمین مورچهها به هیجان آمدند، پادشاه افریقا نابود شد، آیا تو این حوادث را میدانی؟
مرد منجم گفت: نه یا امیرالمؤمنین.
حضرت فرمود:... در هر عالمی هفتاد هزار نفر دیشب به دنیا آمد و امشب همین تعداد خواهند مرد، و این مرد - با دست خود به مردی بنام سعد بن مسعده حارثی لعنه الله که جاسوس خوارج در لشکر حضرت امیر علیهالسلام بود اشاره نمود- جزء همین اموات خواهد بود. آن مرد جاسوس وقتی حضرت به او اشاره کرد، گمان کرد حضرت دستور دستگیری او را داده است در همان حال در جا از ترس جان داد!
مرد منجم با دیدن این صحنه به سجده افتاد سپس حضرت در ادامه سخن فرمود: من و اصحابم نه شرقی هستیم و نه غربی، مائیم برپادارنده محور (دین و هستی) و نشانههای فلک.
و اینکه گفتی از برج من آتش شعله میکشد بر تو لازم بود که به نفع من حکم کنی نه بر ضرر من، چرا که نور آن (آتش) پیش من است و سوزاندن و شعلهاش به دور از من، و این مسالهای پیچیده است، اگر حسابگر هستی آنرا محاسبه کن. [2] .
پی نوشت ها:
[1] سعید بن جبیر را از اصحاب امام سجاد علیهالسلام شمردهاند، او بدست حجاج به خاطر پیروی از اهل بیت علیهماالسلام به شهادت رسید.
به فقه و زهد و عبادت و تفسیر شهرت داشت، او را ژرف اندیش آگاه میگفتند، گویند در دو رکعت نماز یک ختم قرآن میکرد، زمانی که او را نزد حجاج بردند، به او گفت: تو شقی بن کسیر هستی؟ سعید گفت: مادرم بهتر میدانست که مرا سعید بن جبیر نام گذاشت! حجاج گفت: راجع به عمر و ابوبکر چه میگویی؟! آنها در بهشتند یا جهنم؟ سعید گفت: اگر وارد بهشت شده بودم و ساکنین آنرا دیده بودم، میدانستم چه کسی آنجاست و اگر وارد جهنم شده بودم و اهل آنرا میدیدم، ساکنین آنرا میشناختم، حجاج گفت: نظر تو راجع به خلفا چیست؟ سعید گفت: من وکیل آنها نیستم. حجاج گفت: کدامیک از آنها نزد تو پسندیدهترند؟ سعید گفت: هر کدام که خداوند بپسندد. حجاج گفت: کدامیک نزد خداوند پسندیدهتر است؟ سعید گفت: این را کسی میداند که اسرار و نجوای آنها را میداند. حجاج گفت: نمیخواهی مرا تصدیق کنی؟ سعید گفت: نمیخواهم ترا تکذیب کنم (معجم رجال الحدیث، ج 8 ص 113) و سر انجام در سال95 هجری در سن49 سالگی به دست حجاج کشته شد.
[2] الاحتجاج، ج 1، ص 355، مدینه المعاجز، ص 118 از مناقب الفاخرة.