گلچین مطالب فارسی

گلچین مطالب فارسی، دانلود فیلم و آهنگ، اس ام اس جدید، دانلود عکس، بیوگرافی، اخبار ورزشی

گلچین مطالب فارسی

گلچین مطالب فارسی، دانلود فیلم و آهنگ، اس ام اس جدید، دانلود عکس، بیوگرافی، اخبار ورزشی

نیایش - 1600

 

بارالها!

   دعای این روزهای ما، تکرار یارب های ما برای باران های توست، خواب های این شب های ما، دیدن رنگین کمان های زیبا بعد از باران های بکریز توست و نوازشگر گوش های ما، برای این لحظه های بی کسی، فقط شنیدن شادی کودکانه آدم ها و خیس شدن زیر باران های توست؛ امید که اجابت فرمایی آن گاه که سرود «باز باران با ترانه» را با هم می خوانیم.

یا قاضی‌الحاجات

 

شاید

میگویم چتر بیاورم ؟ شاید باران ببارد...

میگویی : زود برمیگردیم .. مگر چقدر راه رفتنمان وقت میگیرد؟

میگویم بعد از سالها آمده ای ..

امده ای که کمی بمانی ..

میخواهم تا جایی که میتوانم قدم بزنیم ..

برویم تمامی راه های نرفته ..

حالا که سکوت شب است...

تا صبح به تمام راههایی برویم که سالهاست بر آنها قدم نگذاشته ایم ..

میخواهم بدویم ..

میگویی : باشد میرویم تا خود صبح .. میدویم تا آنجا که بخواهی...

میگویم چتر بیاورم ؟.. شاید باران ببارد ...

میگویی: چتر نمیخواهد .. خیال که خیس نمیشود ...!

...مینا

نماز باران

وقتی رحمت الهی(باران)قطع شود و چشمه ها و قنات ها خشک و کمبود آب پدید آید،برای نزول رحمت الهی و آمدن باران،نمازمی خوانند.نام این نماز،نماز استسقاء،یا نماز باران است.

این نیز،یک درس توحیدی و توجه دادن به قدرت و رحمت الهی است،زیرا در خشکسالی و قحطی و بی آبی،از دست هیچکس،کاری بر نمی آید،تنها خداست که می تواند با فرستادن ابرهای باران زا،رحمت خویش را بر سر مردم بگسترد.

خداوند می فرماید:

«قل ارایتم ان اصبح ماؤکم غورا فمن یاتیکم بماءمعین؟» (۱) بگو:اگر آب شما بخشکد،چه کسی برای شما آب گوارامی آورد؟

بی آبی یک منطقه و نیامدن باران،نشان قهر خدا و گاهی به سبب گناهانی است که مردم جامعه انجام می دهند.پس توجه به خدا و گریه و التماس و توبه و تضرع،سبب می شود خداوند عنایت کند و کم آبی رابر طرف سازد.نماز باران برای جلب رحمت خداوند است.

علت نیامدن باران

شعری درباره ی آب در هوا( چرخه آب ):

 تا هوا گرد زمین بسیار هست                   در تن ما هم نفس در کار هست

جابجا گردد هوا باد است این باد                جنبش می کند گرد زمین

آب ها هم درهوا و بحر و بر                       می زند مثل کبوتر بال و پر

چرخه ی آب است نقشش بیشمار              ابر و باران است وسیل و آبشار

گه بخار آب این ذرات پاک                          می نیشیند بردرخت وچوب و خاک

شبنم است انگار باران آمده                      بی صدا و برق و طوفان آمده

گر هوا شد سرد بر روی زمین                     مه کند دنیای روشن را غمین

شعر از آقای احمد منصوری دبیر بازنشسته علوم تجربی خورموج

خالی شدم از زندگی، از هرچه پایان داشت
حسی شبیه آنچه که یک جسم ِ بی جان داشت

می آمد و با هرقدم عطر تو می پیچید
لعنت به شهری که پس از تو باز باران داشت!

با حال آن روزم میان خاطرات تو ،
باران نمی بارید... ، اگر یک ذره وجدان داشت!

میشد بگیری دست من را قبل از افتادن
اما نشد..تا من بفهمم عشق تاوان داشت

میشد ببندی زخم من را قبل جان دادن
افسوس... من را کشت آن دردی که درمان داشت!

من مرده بودم! مرگ با من زندگی می کرد
من مرده بودم.. مرگ در رگ هام جریان داشت

وقتی که برگشتی به من، در شهر پرکردند:
برگشتن جان پس به جسمی مرده ، امکان داشت

رویاباقری