عنوان خبر:
خلاصه خبر:
پیشنهاد باشگاه چینی برای جذب الهه منصوریان باشگاه "چانگ چون" چین برای جذب الهه منصوریان سانداکار تیم ملی بانوان ایران پیشنهاد ارائه کرد. ۱۳۹۳/۱۱/۰۶ |
|
به گزارش روابط عمومی فدراسیون ووشو؛ باشگاه "چانگ چون" که هدایت آن برعهده پانگ یان سرمربی پیشین تیم ملی بانوان ایران است برای حضور در مسابقات آزاد کشوری به الهه منصوریان پیشنهاد داده است. این مسابقات در اوزان 52، 60 و 70 کیلوگرم برگزار می شود و باشگاه ها می توانند از سانداکاران خارجی نیز بهره ببرند. الهه منصوریان در این خصوص به روابط عمومی فدراسیون ووشو، گفت: پانگ یان با توجه به شناختی که از من دارد و نداشتن مهره قابل اتکاء در وزن 52 کیلوکرم پیشنهاد حضورم در این مسابقات را از سوی آقای چو ریاست باشگاه به من ارائه کرد. وی افزود: به آنان اعلام کردم که با حجاب کامل اسلامی در مسابقات فوق شرکت می کنم که مورد موافقت قرار گرفت. دارنده مدال نقره بازیهای آسیایی اینچئون افزود: با دکتر علی نژاد ریاست فدراسیون ووشو مشورت خواهم کرد و چنانچه ایشان موافق باشد راهی چین می شوم. قهرمان جهان گفت: از من خواسته اند تا 15 فروردین ماه راهی چین شده و از اول اردیبهشت ماه در مسابقات آزاد کشور چین حضور یابم. وی افزود: قراردادم یکساله خواهد بود اما با آغاز تمرینات تیم ملی ایران به کشورم بازخواهم گشت تا در برای حضور در مسابقات جهانی تلاش کنم. قرار داد الهه منصوریان با این باشگاه حقوق ماهیانه 15 هزار یوان خواهد بود. |
واژه ی لمپن ، واژه ای وارداتیست که نیروهای چپ آنرا وارد ادبیات سیاسی کردند . این واژه از مارکسیسم گرفته شده است و مارکس آنرا درباره ی کارگرانی به کار برده که در جوامع صنعتی ، با قرار دادن نیروی کار خود در اختیار صاحبان سرمایه ، مانع قدرت یابی طبقه کارگر میشوند. به بیانی دیگر در فرهنگ مارکسیستی لمپن به افرادی گفته می شود که ظاهر پرولتاریایی دارند ولی فاقد فهم و شعور طبقاتی هستند.
لمپن های ایرانی بیشتر برآیند توده ای بودن جامعه ایران هستند و تا زمانیکه جامعه ما رفتارهای توده ای داشته باشد ؛ لمپن ها بهترین افرادی هستند که می توانند در فعالیت ها و کنش های سیاسی اجتماعی ایران نقش آفرینی نمایند .
لمپن ها در یک پیوند ذاتی با فرصت طلبان و منفعت جویان ؛ در مسائل سیاسی و اجتماعی در نوسان بوده و گاه در جبهه موافق و گاه در جبهه مخالف قرار می گیرند و این نه بر اثر شناخت و معرفت بلکه بدلیل منافع کوتاه مدت و ویژگیهای روانی و فرهنگی حاکم بر آنها صورت می گیرد . لمپن ها همواره بنده و برده ی زور و قدرتند و نسبت به هر فرد قدرتمند تری احساس بندگی بیشتری دارند و در واقع خودفروشانی هستند که همواره مورد سوء استفاده ی قدرتمندان قرار می گیرند ولی هر گاه احساس کنند فرادستانشان در آستانه ی شکست قرار گرفته اند بلافاصله جایشان را عوض میکنند و به صف ضعفا می پیوندند.
نمونه های زیادی از آثار ویرانگر لمپنیسم و ابزار شدگی آنان در تاریخ ایران موجود است . مثلا : محمدعلیشاه بدلیل امضای قانون اساسی ، شرایط مخالفت علنی با مشروطه را نداشت ازین رو به فکر استفاده از نیروهای غیر رسمی افتاد و در مناطق عشایری و روستایی از روسای ایلات و عشایر سود جست و در مناطق شهری نیز لمپن ها را وارد نبرد علیه مشروطه خواهان نمود . نمونه دیگر ؛ استفاده ی استبداد داخلی و استعمار خارجی از نیروی لمپن ها علیه دولت دکتر مصدق است .
اپورتونیستها یا فرصت طلبان و منفعت جویان نیز به سرعت و بر حسب تغییر اوضاع سیاسی ، تغییر عقیده می دهند و به هیچ عقیده و خط مشی سیاسی اجتماعی پایبند نیستند و اصطلاحا از هر طرف که باد بوزد گندم خود را باد می دهند . اینان که برای حفظ منافع خود نان را به نرخ روز می خورند به هیچ یک از موازین اخلاقی و اجتماعی متعهد نیستند .
درین برهه زمانی نیز همچون گذشته دروغ، تهمت ، افترا و ناپاکی نقطه پیوند و سلاح مشترک لمپن ها و فرصت طلبان علیه خادمان و دلسوزان مردم ، دولت و نظام است و سوگمندانه باید گفت که رذایل اخلاقی یاد شده تبدیل به مکانیسمی زیستی برای عاملین پلیدش گشته است .اگرچه باید امیدوار بود که روزی ماسک لمپن ها و فرصت طلبان امروز نیز مانند اسلافشان ، برداشته می شود و چهره اصلی آنان نمایان می گردد اما ؛ " اجازه تکرار به رفتارهای ناشایست ، آنها را رفته رفته به سنتهایی تبدیل می کند که از فرط تکرار به شیوه ی خود انگیخته ای از عمل تبدیل می شود " و به علت کارکرد زیستی اش دائما بازتولید خواهد شد و خطر سرایت آن به نسل های آینده فاجعه ای جبران ناشدنی را رقم خواهد زد .
باید بزرگان جریانات اصلاح طلب و اعتدال گرا با توجه به اثرگذاری بیشترشان در دولت ؛ آنچه را که رصد می کنند نه اشخاص ؛ بلکه نوع نگرش و بینش افراد به اعتلا و توسعه استان و استفاده ی حداکثری از نیروهای خلاق ، پاکدست ، مردمی ، توانمند و شایسته در سطوح مدیریتی و وفاداری به آرمانها ، اندیشه ها و شعارهای دولت تدبیر و امید با توجه به رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی باشد .
ضمن تاکید بر این نکته که در آینده موضوع مصداقی تر بحث خواهد شد ، این نوشتار را با سخنانی از امام راحل (ره) به پایان می برم .
" فرصت طلبی یکی از آفات بزرگ انقلاب است و تحرک فرصت طلبان از خطراتیست که به شدت نهضت اسلامی را تهدید می کند . "
در پی حذف تیم ملی ایران از جام ملت های آسیا، حمید درخشان به منتقد شماره یک کارلوس کروش تبدیل شد. سرمربی پرسپولیس طی روزهای اخیر در چند نوبت و به صورت متوالی علیه سرمربی تیم ملی مصاحبه کرد که البته این انتقادات واکنش مرد پرتغالی را نیز به همراه داشت. در همین گیر و دار شنیدیم باشگاه پرسپولیس به حمید درخشان توصیه کرده دیگر علیه کروش و تیم ملی مصاحبه نکند و... در این ارتباط بد ندیدیم قبل از بازی عراق و کره جنوبی سراغ سرمربی پرسپولیس برویم و سؤالاتی که طی چند روز اخیر در ذهن مان رژه رفته را با وی در میان بگذاریم. در طول این گپ و گفت چالشی، گاهی صدای درخشان بالا رفت و گاهی هم از پرسش های ما دلخور شد و در انتها هم بالاخره خندید! به نظر خودمان که مصاحبه جالب و متفاوتی شد البته تا نظر شما خواننده گرامی چه باشد!
شنیدیم باشگاه پرسپولیس به شما توصیه کرده دیگر علیه کارلوس کروش مصاحبه نکنید.
کی گفته؟!
گفتیم که شنیدیم... حالا این موضوع را تکذیب می کنید یا تأیید؟
(بلافاصله) نه! هیچ کس چنین حرفی به من نزده است البته قرار بر این شده که در فرصتی مناسب و با انتشار یک بیانیه، جواب حرف های سرمربی تیم ملی را بدهم.
مثل سرمربی استقلال؟!
حالا منتظر باشید تا خودتان ببینید شبیه بیانیه سرمربی استقلال است یا نه!
می خواهیم به روز بازی با عراق برگردیم. آیا شما انتظار داشتید تیم 10 نفره ایران، عراق 11 نفره را شکست دهد؟!
مگر کره جنوبی را 10 نفره و با همین بازیکنان نبردیم؟!
فرق می کند آقای درخشان! آن بازی در تهران و پیش چشم هزاران تماشاگر ایرانی برگزار شد و تازه دقایق 10 نفره شدن تیم ملی بسیار کمتر بود؛ در حالی که ما جلوی عراق و پس از اخراج پولادی، حدود 80 دقیقه 10 نفره بودیم، دو مرتبه گل خوردیم و به بازی برگشتیم...
به نظر شما این معجزه بوده؟!
معجزه نبود اما کار بسیار سختی است و در فوتبال ما سابقه نداشته تیمی 90 دقیقه 10 نفره باشد، دو بار عقب بیفتد و باز جبران کند.
چرا شما و روزنامه خبرورزشی از کارلوس کروش حمایت می کنید؟!
شما گزینه بهتری سراغ دارید؟!
این همه مربی خوب و بزرگ در اروپا هست که با این مبلغی که کروش گرفته، با سر به ایران می آیند! کروش یکی از مربیان گران دنیاست. پول خوب می گیرد و باید کار خوب ارائه بدهد. او باید ایران را قهرمان جام ملت ها می کرد وگرنه...
(به میان حرفش می پریم) اگر داور اجازه می داد، شاید به نیمه نهایی و فینال هم می رسیدیم ولی آخرین قهرمانی ما در جام ملت ها سال 1976 اتفاق افتاد. می دانید چند سال قبل؟!
(با عصبانیت) کجای داوری ایراد داشت؟!
یعنی اخراج پولادی درست بود؟!
(با عصبانیت بیشتر) بازیکن حرفه ای نباید بداند کارت زرد دارد؟ اصلاً او آن جلو چه کار می کرد؟ چرا با گلر حریف بی دلیل قاطی شد و خودش را زمین انداخت و تمارض کرد؟! یک مقدار واقع بینانه برخورد کنیم. اگر فوتبال برتر و منطقی تر ارائه می دادیم، آیا کار به آنجا می کشید؟
قبول ندارید که تا قبل از 10 نفره شدن و اخراج مهرداد پولادی، ما سرتر از عراق بودیم و حتی به گل هم رسیدیم؟
(با همان لحن) چقدر سرتر بودیم؟ آیا ما جلوی عراق هم قرار است بازنده وارد زمین شویم؟!
آقای درخشان، همین عراق 5 لژیونر دارد و تیم گردن کلفتی است.
(صدایش باز هم بالاتر می رود) لیگ همین عراق آماتور است. یک استادیوم درست و حسابی و با استانداردهای AFC ندارد. نصف عراق دست تروریست های داعش است. آن وقت ما باید به این حریف ببازیم؟! حالا شما خودتان خواهید دید که همین عراق حداقل با اختلاف 2 گل به کره جنوبی می بازد (همان طور که در مقدمه مصاحبه نوشتیم، این گپ و گفت قبل از بازی عراق و کره جنوبی انجام شده است.)
شاید این اتفاق بیفتد ولی اگر کره جنوبی هم قرار بود 90 دقیقه 10 نفره مقابل عراق بازی کند، همین حرف را می زدید؟
من نمی دانم شما دنبال چه چیزی می گردید؟! من بحث فنی مطرح می کنم شما باز هم سراغ 10 نفره شدن ایران می روید یا بحث داوری را پیش می کشید!
آخر زمین و زمان می دانند بنجامین ویلیامز استرالیایی علیه تیم ایران سوت زد و حتی مارک بوسنیچ و جان آلویسی هموطنان او هم به این امر اعتراف کردند و شکست ایران مقابل عراق را فقط به اشتباهات داوری ربط دادند.
اصلاً داور استرالیایی علیه ما سوت زد. اگر کارلوس کروش در کنفرانس مطبوعاتی علیه کمیته داوران فوتبال آسیا و همین بنجامین ویلیامز حرف نمی زد، آیا این اتفاقات می افتاد؟ یک مربی حرفه ای باید بداند چگونه مصاحبه کند و گزک دست کمیته داوران ندهد. از آن گذشته چرا آن روزی که توپ ازبک ها یک متر داخل دروازه رفت و سیدجلال حسینی آن را از توی گل بیرون کشید، کروش حرفی نزد؟ آن روز داوری به نفع ایران بود و حالا...
انصافاً شما جای کروش بودید، از نحوه قضاوت داوران در بازی های ایران در جام ملت های آسیا اظهار رضایت می کردید؟
باز برگشتید به خانه اول! آقاجان قاطعانه اعلام می کنم 80 درصد حذف ایران از جام ملت ها گردن کروش بوده است. اگر هم تا یک چهارم نهایی جام ملت ها صعود کردیم، به لطف زحمت و تلاش بازیکنان بوده است.
بی رودربایستی، اگر یکی از همکاران شما می آمد و برد پرسپولیس در دربی هفتاد و نهم را فقط به بازیکنان تیم تان ربط می داد و اعلام می کرد حمید درخشان هیچ نقشی در این پیروزی نداشته است، چه حالی به شما دست می داد؟
(شمرده شمرده و با طمأنینه) آقای عزیز! ما برای چه مربی خارجی می آوریم؟ او باید تأثیرگذار باشد. فوتبال خوشگل و تماشایی را یاد بدهد و تیم را قهرمان کند. 7 تا گل در این تورنمنت زدیم همه اش روی ضربات ایستگاهی و ضربه کاشته بود... این هم شد تاکتیک؟!
ضربات ایستگاهی جزو تاکتیک نیست؟!
چرا، ولی روش های دیگر چه می شود؟ همه عالم و آدم می دانند تیم ملی ایران در فاز تهاجمی مشکل دارد. این مسئله را هم انکار می کنید؟!
باید پذیرفت که کارلوس کروش، ساختار دفاعی ایران را اصلاح کرد. تیمی که همواره در فاز دفاعی در فوتبال آسیا مشکل داشت و گل های مفت می خورد، حالا جور دیگری بازی می کند...
(حرف مان را قطع می کند) ببخشید مگر قبل از کروش هم ما یک بر صفر نمی باختیم؟
معمولاً دقایق آخر گل می خوردیم و نمی توانستیم جبران کنیم! اصلاح ساختار دفاعی را نمی توان کتمان کرد!
این مسئله را هم نمی توان کتمان کرد که زمان مایلی کهن هم تیم ملی ما 6 تا 6 تا به کره جنوبی گل می زد. عربستان را هم می بردیم.
ولی همان زمان به همین عراق باختیم!
هر چه بگوییم، شما یک چیزی در دفاع از کروش رو می کنید. اگر قرار به دفاع و حمایت محض باشد که همین جا مکالمه را تمام کنیم!
ملی پوش وزن منهای 81 کیلو گرم بوکس کشورمان گفت: تمام تلاشم را انجام
میدهم تا اولین ورزشکاری باشم که سهمیه المپیک 2016 ریودوژانیرو را برای
کشورکسب کرده است و برای رسیدن به این هدف با تمام توان به مصاف حریف خود
خواهم فت.
احسان روز بهانی در مورد شرایطش برای حضور دردورچهارم مبارزات بوکس حرفهای جهان اظهار داشت:طی روزهای گذشته دچار آسیب دیدگی جدی از ناحیه بینی شدم و سرما خوردگی شدیدی هم داشتم که این موضوع در روند تمریناتم خلل ایجاد کرد ولی به هر حال ترسی از مبارزه با حریف نامدارم نداشته و می روم تا به امید خدا با سهمیه باز گردم.
وی با بیان این مطلب که تا روز مسابقه خود را به مرز آمادگی کامل خواهد رساند،گفت:تمریناتم را از ابتدای هفته دنبال کردم و از لحاظ بدنی شرایط نسبتا خوبی دارم و تنها مشکلم ،آسیب دیدگی بینی ام است که امیدوارم در روز مسابقه مشکل ساز نشود.
دارنده مدال برنز بازیهای آسیایی اینچئون ادامه داد:حریف موریتانیایی خود را به همراه کادر فنی آنالیز کرده ایم و شناخت خوبی از او دارم،او بوکسور با تکنیکی است و نباید را دست کم بگیرم تا در رینگ غافلگیر شوم.
وی افزود: همین که مشتزن موریتانیایی به فینال مسابقات بوکس حرفهای جهان راه یافته است نشان میدهد بوکسور خوب و توانمندی است و امیدوارم با ارائه یک مبارزه خوب ، به این حریف مجال عرض اندام ندهم و با پیروزی در این دیدار به المپیک 2016 ریودوژانیرو راه پیدا کنم.
روزبهانی در پاسخ به این سوال که تا چه اندازه به کسب پیروزی در این دیدار امیدوار است،گفت:از لحاظ فنی شرایط خوبی دارم و همانطور که گفتم کمی تورم بینی ام ناراحتم می کند ، اما با این وجود امیدوارم بتوانم با پیروزی در این دیدار دشوار، پیام آور شادی برای مردم ایران و جامعه بوکس باشم و برای این موفقیت طلب دعای خیر از هموطنان عزیزم دارم.
کفتنی است احسان روز بهانی به همراه اکبر احدی بامداد چهارشنبه (فردا) برای انجام چهارمین مبارزه خود در مسابقات بوکس نیمه حرفه ای جهان و کسب سهمیه المپیک، ایران را به مقصد صوفیه بلغارستان ترک خواهد کرد